- دوست داشتن را .....
- دوست می داری اما.....
- نمی دانی که را .....!؟
- باید دوست داشت.....!؟
.
- دل هایمان پر درد است.....
- مثل همان روزهایی که.....
- می گوییم درد دیگران را !
- چو دیوانگان کف بر لب.....
- که می آویزند روزنامه ها را.....
- تازنجیر اشتیاق در بند ارواح کنند!
-----------------------
- تردیدها حرف نمی زنند.
- آنها عمل خواهند کرد.....
- عاقبت بازنده خواهی شد......
- ته کوچه ای بن بست
- با یک شمع در دست.....
- آنجا ذهن همچو گوهری.....
- فقط به درد .....
- نکوهش هنگام باران خواهد خورد....!
.
- فضایی بین پندار است.....
- آنجا که انتظار معجزه داری!
- با چوب خط کشیدن بر روح.....
- بیهوده ترین پشتکار دنیاست.....
- اصل حرکت است.....!
.
- نایاب ترین چیزها عاقبت....
- در همواره تنهاییت.....
- به تو می آموزد....
- خام بودن آموزگارت را!!
.
- نشستن در توتم و تابوی فروید.....
- با گلچین غزلیات در .....
- در سخن پردازی های عمو نوروز.....
- مثل پادشاهی که فقط......
- در دور دست ها بیدادگری می کند.....!
- آنگاه یکی فریاد می زند......
- آیا شاه شوهر داشت!؟
.
- تو روانه می شوی سوی...
- نسخه های جراح دیوانه.....
- با سوگنامه های جنایت کوچک.....
- مثل طعم فلفل بر لب بلبل.....
- آنگاه آزادی و صلح .....
- اطلس حقوق بشر است!!
.
- خواستن می شود نفس.....
- در نفرین جادوگران سرخ!
- با نشستن بر سر در معبدهایی قفل.....
- خیال گشودن در هر روز آنها.....!
- برای تو جایگزین حبس است......!!!
---------------------------
- لب هایم را می گزم.....
- در این روزهای درد...سر بر گره مشت
- انگار هر روز فصل درد من است.....
- دیروز پر از درد فصل های زرد.....!
- تمام تنفرم از امروزهایی است که.....
- اگر نفی کنند دیروزهایم را....!
.
- در غلطیدن و بال بال زدن هایم.....
- در بیداری شب هایم ....تا نم نمک های سحر بیدارم...
- دیگر سپیده گاهان خوارم .....سپیده دمان چون ابر می بارم....
- در این شبهای به ظاهر تلخ.....
- چه شیرین خاطره هایی می کند روزگارم را.....
- شیرین شیرین شیرین!
. سپیدی به رنگ سیاه!!!