سرو پاییزی

درود برشما جناب غلامی عزیز
بسیارزیباو تامل برانگیز بود

خوشحال شدم از دیدارتون شاعرتوانا
مدتهاست که کم فعالید
ان شاالله که بمانیدوبسراییدبه مهر

سلام و درودها استاد غلامی ارجمند

به سایت خوش برگشتید پاییز و روزگارتان خوش

بااجازه اینطوری می خوانم شعر واقعاً قشنگ تان را :


سایه‌ی سَرو خمید
تکیه زد بر دیوار 😔
(شاخه‌ی) باروَرش
شد عقیم و ( زخمی)
همچو لرزان‌بید در گهواره‌ی باد است سَرو
در بلایِ این تهاجم ... کم نَفَس
در عبورِ سَردسَرشارِ زمان
در لگدمالان ِ غم
طی چنین شد روزگارِ باران
روی سطحِ صبر پیدا پنجه‌های ریشه‌اش
تَلِّ مُشتی برگ بود
زرد بود وُ زرد بود
یاد ِ سَروی که همیشه سبز بود
پیش‌تر از نگهِ ماتِ سپیدین غزلِ لوحِ زمستان بابا
این کهن ریشه‌ی تُردِ خاطرات
واژه ی پاییز است
بافته بر دل ، نغمه‌های حزینِ سایه‌ای
( کُنجِ ) خانه
ساکت و ساده و بی‌همسایه‌ای
دیگر این سروِ ز محنت‌تاب را
سروِ پاییزی را
سَرِ باز ایستادن دمِ هر طوفان را
نیست که نیست .




سلامت و دلشاد بمانیدشما و پدر عزیزتان و خانواده گرانقدر شما

درود جناب غلامی عزیز
به شعر ناب خوش برگشتید
سروده زیبایی را هدیه آوردید
موفق باشید

درودشاعرارجمند
روح پدران آسمانی قرین رحمت
سروها ایستاده می‌میرند یاد این مصرع افتادم
غمگنانه ای زیبا از قلم توانمندشما خواندم

شاعرگرامی
سرودنی هایت زیباست
خواندنش در دل رویاست
درپاییز
مانند درخت سرو
سبروپابرجاست
از پدر است
هر مصرعش یک دنیا
با معناست

درود جناب غلامی متاثر شدم
غمگین و زیبابود
روح پدران آسمانی شاد و قرین رحمت قرین نور

سلام و عرض ادب
زیباست و دلنشین احسنت

سپاسگزارم از لطف شما

درود خداوند حافظ پدران و پدرت باشد
سروده ای زیبا ودر خور تامل

درود تان دوست ادیب
قلمتان همواره نویسا
جناب مهندس غلامی عزیز

سلام و عرض ادب و ارادت محضر استاد گرانمهرم جناب مهندس غلامی عزیز

مشتاق دیدار

خیلی خوشحالم از زیارتتان . هر جا هستید از هر گزندی در امان باشید

روح بلند پدران آسمانی شاد و قرین رحمت الهی باد

اثر فاخری از قلم توانمندتان خواندم

برایتان سلامتی و سر فراز ی آرزومندم

زنده باشید به مهر