سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        یک قطعه مثنوی ِ نو !!!

        شعری از

        محمد رضا لطفی

        از دفتر دستم را بگیر نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۴۶ شماره ثبت ۳۷۳۱۰
          بازدید : ۷۵۲   |    نظرات : ۵۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        " زیربندی های ضعیف "
         
             وقتی مسافرها
             برای ماشیــنِ "پراید"
             سر و دست می شکننــد
             پرفسـور هم که باشی
             تا معـدلِ جامعه
             باید نــزول کنی
             خدا می داند
             چه پست هایی
             به من پیشنهاد شده است !
        ۲۴  / ۴/ ۹۲
        "در عاشق شدن نکته های ظریف است!!! "
         و تنها به چشم ِ تو باید نظـر دوخت
        و از چشم ِ تو عشق را نیز آموخت
        تو بودی به من عشـق را یاد دادی
        به من که نـدارم عـزیـزم  سـوادی
        تو گفتــی فقـط چشم و اَبـرو نباشــد
        که رازش فقـط پیـچـش ِ مـو نباشــد
         در عاشـق شدن نکته های ظریف است
        کجا بحث این حرف ها یا حریف است؟!
        در عاشـق شـدن  آبـرو  قیـمتـی نیست
        که عاشـق به دنبال ِ یک لعـبتـی نیست
                              ...............                   
        و از عشق گفتن به این راحتی نیست
         
        ۲۲/ ۸/ ۹۱
         دوشنبه ۲۹ آبان۱۳۹۱
        "همواره همراه خودم هستم"
         
        تعجب می کنم  وقتی که من همـواره همـراه ِ خودم هستم،
        چرا در زندگی باید  به فکر ِ سوژه ای غیر از خودم باشم؟
        من اصلن با غـزل، با مثنـوی یا هرچه قالـب هست در دنیا
        نـدارم هیـچ کاری؛ پس چرا باید به فکـر ِ بیـش و کـم باشم؟
        "خوش آید هرچه پیش آید"- به من ربطی ندارد- چون همان خوبست
        که او تکلیـف ِ مـن را کـرده روشـن، اینــکه یک صـاحب قلـم باشم
        خدا با دست ِ خود تقــدیر ِ من را  زد رقم آری! چه عالی شد!
        و تســلیـمـم؛ فقـط  بـایـد در ایـن تصمـیـم ِ او ثـابـت قـدم باشم
        نبستــم دل به غیر از او  که باشد جانشـین ِ هرچـه می خواهم
        بُــریـدم از همـــه، آخـر چـرا با فــردِ دیگــر هـم قسـم باشم؟
        دوشنبه ۳۰ مرداد۱۳۹۱
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3