سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر احمدی زاده(ملحق)
آخرین اشعار ناب احمدی زاده(ملحق)
|
هرچندگاه
بر خود شورش می کنم!
از سنگ گرفته تا چوب و چماق و قلم را
بر خود می زنم.!
کمی خود را
به صحرا می برم
گرمی فانوس آسمان را
بر لب های خشکم
حس می کنم
بعضی وقت ها هم
هوائی می شوم
معلق ما بین
زمین و آسمان
درخت سبزی
و برکه آبی را برای خود
نقاشی می کشم
وجودم که نزدیک تر شد
رنگ ها را
واژگون می کنم
شکوه کرد
چهار پایه ائی و دو سه متر ی طناب
زیر درخت خشکی
روحم را
از تن جدا می کنم
راستی تو چه فکر می کنی؟
آیا این منم که بر خود شورش می کنم؟
نوشته شده دو ساعت پیش در تاریخ 8/11/2010 لندن-انگلستان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.