دوشنبه ۳ دی
صندلی تنهایی... شعری از مه و موج
از دفتر شعرناب نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۴ شماره ثبت ۳۲۷۸۳
بازدید : ۱۳۷۹ | نظرات : ۹
|
|
بر روی نیمکت قهو ه ای تنهایی ام مینشینم،دست هایم را به هم گره میدهم و به حوض کوچک روبرویم مینگرم،تو را بین تمام نا امیدی ها وخاطرات تلخ زندگیم پیدا میکنم،وجودت را در کنار لبخند همیشگیت تصور میکنم، سرم را بسمت نگاهت میبرم و دقیقه های بسیاری بی اختیار به تو خیره میشوم،آرامشی که تا بحال هیچگاه آن را احساس نکرده بودم در تمام بدنم پخش میشود،اندکی بعد بخود می آیم تو را در کنارم نمیبینم،بدنبالت اطراف را جستجو میکنم،و باز هم تکرار دوباره زندگی،من و صندلی قهو ه ای تنهایی هایم.....
((مه و موج))
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.