جمعه ۱۸ آبان
هیاهوی تو شعری از مه و موج
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۴۶ شماره ثبت ۸۸۶۱۹
بازدید : ۳۱۵ | نظرات : ۶
|
|
میتوانم حرارت گرمای نفس هایت را حس کنم
آنجا که غروبی بی نهایت زیبا بود
و من غرق در چشمان تو بودم
یک نگاه تو خلاص میکند اندوه را برایم
در دنیای تو کلمات ناتوانند
و تنها صداقت،چاره راه پیدا کردنت در جعبه ای تاریک و بی نور است
ای تمام زیبایی ها
حسادت فرشتگان به تو دنیا را بیمار کرده
پرستو ها،در افق از شوق وجودت شادی کنان پرواز میکنند
نور تو خورشید را به تعظیم وا داشته
من ذره ای کوچک در دید خدایم هستم
در هیاهویم که همه خوابی باشند
اگر این چنین باشد
تنها آرزوی من ماندن در این رویاست که حقیقتش را فقط من میدانم
آن هم لذت داشتن آرامشی ابدی در کنار توست
دوستدارم..
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آهنگ نیمایی نداشت