سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        زباله

        شعری از

        تاراز (امین افضل پور)

        از دفتر سقط جبین نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۱ شماره ثبت ۳۰۳۵۷
          بازدید : ۷۵۶   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب تاراز (امین افضل پور)

        کالاها
        نیمه عریان به بازار عرضه می گردند
        اما وقتی زباله شدند
        با حجاب کامل در مسیر بازیافت قرار می گیرند
        ....................................................................
        می دانم روزی در جدال با کلمات 
        کشته خواهم شد
        و در فراسوی فرا مرزها،فرامرزها
        جنازه ام خظ تیره ای می شود
        بر صحن تبرک یافته ی افکار
        ..............................................................
        اندیشه ی شلاق
        از زبان تو معنا می پذیرد
        معنایی از چهاپایان
         
        کلماتت سپری هستند
        تا زخم ها را
        در کالبد آدمیان به حاشیه افکنی
        .................................................................
        سقوط زندگی نردبان ریل
        در راستای دیگر
        تندباد آهن
        و سوت ممتد که هوشیاری را خواب می کند
        .....................................................................
        برای جلب نظر تو کافی بود
        خود را زمین می زدم
        برای تو زمین خوردن،
        نوع دیگر پیروزی است...
        ............................................................................
        چهره ها تغییر می پذیرند
        رطب ها،خرما می شوند
        اما هسته ها همانند که بودند
        .....................................................................
        چند آسمان خراش
        چند باران مصنوعی
        آه،انسان های آینه نما
        و...
        چیز دیگری
        روی سر زمین جا نداشت
         
        تنها مرگ است که ارزشی در سینه زمین دارد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4