سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 دی 1403
    19 رجب 1446
      Saturday 18 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        شنبه ۲۹ دی

        باژاله های سیمین

        شعری از

        شرمینه بهاروند

        از دفتر دخترها هنوز... نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ ۱۸:۲۰ شماره ثبت ۲۹۲۴۵
          بازدید : ۸۰۱   |    نظرات : ۹۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شرمینه بهاروند

        رفتن توفعل مجهول خدا نبود 
        سیمین بانو
        مصدرمرخم پشت شعرهای من  بود
        تشدیدفوبیای  رنگ پریدگی اسم فاعل بودبرای شاعر
        درسرمن
        نبود«امید» و «بامداد»رادرگرمی خورشیدهای تو
        بودم 
        وژاله را نواختم تا معلم خوبی باشم
        به لنگه شلوارهای  تاخور  ده نگاه کردم به نیابت تجربه های مردمی شاعرانه 
        و غافل نماندم 
         ازدردهاو رنجهاو کمبودها
        زنان روسپی رادل سوزاندم همچون تووعیسی
        عشق و غروروشرم و حیارارعایت کردم درجایگاه خودشان 
        ودهان بازکردم به شهامت ، گاهی
        و بستم به صبوری درشبهای طولانی تیزدندان 
        به امیدپگاهی دورو گرم
        وحالا
         بی توچگونه تاب بیاورم ؟
        روزهای اول است و دلم مشغول بودنت برخاک 
        جانم سوخته است بانو
        دعامی کنم بمانم
        بخوانم 
         و بدانم 
        ومثل تو
        باشکوه
         بی تاو بیتاب
        باغیرت و عظمت 
        باشم و بمیرم 
        گفتی همه اوازهایت راخوانده  ای 
        همه شعرهایت راسروده ای 
         وامی نداری 
         می روی 
        من چه کنم بانو
         که هیچ کاری نکرده ام 
         ژاله رابنوازم ؟
        حورالعین دیروزاین کارراکرد
        به روسپی به دیدترحم    نگاه کنم ؟
        به مردیک پا
         ولنگه شلوارتاخورده اش ؟
         به کولی چطورنگاه کنم ؟
         به پسری که قلب مادرش را ازسینه بیرون کشیدو دنبال عشقش رفت ؟
         به زنی که کاسه زهررااشتباهابه فرزندش داد؟
         هنوزراه نیفتاده ام بانو 
         چه کنم ؟
        ___________________________
        شرمینه بهاروند- 28/5/93 درفقدان شاعربزرگ بانوسیمین بهبهانی 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6