سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 22 ارديبهشت 1404
    16 ذو القعدة 1446
      Monday 12 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

        دوشنبه ۲۲ ارديبهشت

        « سوره عبس » (ترجمه قرآن منظوم)

        شعری از

        محمد حسین پژوهنده

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۵۱ شماره ثبت ۲۹۰۰۷
          بازدید : ۱۲۳۲   |    نظرات : ۵۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین پژوهنده

        1   ترش گرديد و رو برتافت،
        2   كه نابينا كنارش آمد و بنشست،
        3   چه می دانى مگر كاو پاك مى ‏گردد؟ 
        4   بلى شايد كه او خود را بپالايد،
        5   و يا اندرز يابد، سود آن او را فراگيرد.
        6   و امّا آن‏ كه مستغنى است،
        7   تو سويش روى مى‏ آرى!
        8   و باكى نيست بر تو گر كه او خود را نپالايد،
        9   و ليكن آن‏ كه با كوشش فراسوى تو مى‏ آيد،
        10  و از پروردگار خويش مى ‏ترسد،
        11  تو پس خود را از او مشغول مى‏ دارى.
        12  مباد اين ‏سان! كه قرآن يادمانى هست،
        13  هر آنش خواست، ياد آرد؛
        14  در الواح گران قدرى،
        15  بلند و پاك،
        16  به دستان سفيرانى،
        17  گرامى جاه و نيكوكار. 
         
        18  بمیرد آدمی آوخ، چه حق پوش است!
        19  [نپرسيده است از خود] كاز چه چيزيش آفريد «اللّه‏»؟
        20  ز تخمى آفريدش، پس گرفت اندازه ‏اش موزون،
        21  سپس ره‏ را بر او هموار گردانيد،
        22  پس از چندى بميراند و به گورش كرد؛
        23  و آن‏ گاهان كه خواهد، پس برونش آورد زنده.
        24  نه امّا، چون كه او فرمان يزدان‏ را نياورده است.
        25  پس انسان، نيك بايد بنگرد سوى غذاى خويش!
        26  همانا آب‏ را ما ز آسمان بر او فرو ريزيم،
        27  زمين ‏را باز بشكافيم،
        28  كه تا ز آن دانه رويانيم، 
        29  و هم انگور و سبزيجات، 
        30  و زيتون و درختان بلند نخل؛ 
        31  و بستان هاى برهم بافته انبوه؛ 
        32  و ميوه، هم چراگاهان؛ 
        33  كه توش و بهره‏ اى باشد شما و دام هاتان ‏را. 
         
        34  پس آن‏ گاهان كه آن فرياد جان ‏فرسا به گوش آيد، 
        35  چونان كو از برادر، شخص بگريزد، 
        36  هم از مادر، پدر، 
        37  و از همسر و فرزند خود آن روز؛ 
        38  براى هر كسى آن روز، كارى هست دل مشغول. 
        39  چه روهايى كه در آن روز باز، و  
        40   شاد و خندان است؛ 
        41  و روهايى كه گويى گرد غم پاشيده بر آن است، 
        42  و يا گويى فراپوشانده آن ها را غبارى تار، 
        43  همانان اند حق پوشان بدكردار! 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1