جمعه ۷ دی
یار بی پرده گذر کرد شعری از ساحل شیدا(ساحل)
از دفتر بادصبا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۰:۲۳ شماره ثبت ۲۸۳۳۰
بازدید : ۵۷۵ | نظرات : ۶۷
|
دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)
|
به نام بی نام دوست
درودها به کلبه مویه های شبانه ام خوش امدید
یار بی پرده گذر کرد وخبر نیست مرا
در من اینگونه نگه کرد که اثر نیست مرا
وانگهم جام میی داد که به دل شد داغی
در سرم شور نگاهی ست که سر نیست مرا
یار من روز ازل زد به قلبم پیوند
حلقه گردید و گست حال دری نیست مرا
دل به سویش پر کشید داغ دل نامش گزید
عشق بر سویش پرید حال پری نیست
ساقی هستی چنین جامی دستم داد ورفت
دست از تن گست و شورو شری نیست مرا
این چنین جلوه به من کرد که جان شد قفسم
کام دل را به سری داد که نظر نیست مرا
من که در شب به نماز فرصت انسی یافتم
روزم به شب است حال سحری نیست مرا
کار من عاشقی وعشق تو تیر اندازی ست
دلبری چون تو مراست دیو و پری نیست مرا
در جهان هر چه که دیدم همه نوری ز تو داشت
من که از دیده گذر کردم بصری نیست مرا
ساحل بحر امیدم که امیدم باشی
که به صحرای غمی بودم حال مختصری نیست مرا
س ش 4 آبان
با تشکر از شما بزرگواران
وسپاس از ریاست محترم سایت
در پناه حق باشید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.