سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بغدادت خراب است! (طنز)

        شعری از

        ابوالقاسم افخمی اردکانی(واحد)

        از دفتر واحد نامه نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۰:۱۰ شماره ثبت ۲۸۳۲۹
          بازدید : ۷۵۸   |    نظرات : ۴۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ابوالقاسم افخمی اردکانی(واحد)
        آخرین اشعار ناب ابوالقاسم افخمی اردکانی(واحد)

        دلم از دست دینداری کباب است
        که دینش درحقیقت کفر ناب است
        دوان وقت اذان رو سوی مسجد
        تو گویی رو به رضوان در شتاب است
        زبانش حقّه ی "استغفرالله"
        دلش از ذکر فارغ چون حُباب است
        پس از آن می لَمَد در کنج بُنگاه
        همانجایی که بنیادش بر آب است
        به ظاهر پاک تر از اشک ققنوس
        به باطن لاشخورتر از غُراب است
        محاسن را حنا و حلیه بسته
        به خون خلق دستانش خضاب است
        اگر انداختن باشد مُرادش
        مزیت های مالَش بی حساب است
        قَسم ها می خورد بر پیر و بُرنا
        که بهمان مِلک، قصری مستطاب است
        فلان خودرو که اینجا پارک گشته
        به پیغمبر! که صفر و نابِ ناب است
        اُکازیون تر از اینها نیابی
        به اسم اعظمی که در کتاب است
        به صد حقّه کلاهت را بدزدد
        زبانش در عمل فصل الخطاب است
        اگر فردا خریدارت شود او
        همین کالا که معشوقِ شباب است؛
        چنان عاری ز حُسن و زیب گردد
        که گویی پیرزالی در حجاب است!
        ازآن بیغوله تر مِلکی نیابی
        که در آن مارها در پیچ و تاب است!
        همان خودرو لگن گردد به یک "آن"
        که هرکس صاحبش شد در عذاب است
        چنان گیجم از این آدم ندانم
        که تهران است اینجا یا تکاب است!
        نگو بوی کباب از دل بر آمد !
        کبابش اصلی و مالِ بناب است!
        سخن کوتاه کن "واحد" که ترسم
        همه گویند بغدادت خراب است!!
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5