سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گفتن نتوان

        شعری از

        ساحل شیدا(ساحل)

        از دفتر بی تابی چشمانت نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۰۲:۱۵ شماره ثبت ۲۵۹۵۵
          بازدید : ۴۵۸   |    نظرات : ۴۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
        آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)

        به نام بی نام دوست 
        درودبیکران به شما همراهان و تشکر از قدم رنجه تان 
        این سروده را چند سال پیش در موقع مطالعه مطلبی راجب فراماسون ها نوشتم 
        ایرادات را بر شیدایی ام ببخشید 
        این حال چه حالی ست که گفتن نتوان 
        این سور به رقصی ست که شنیدن نتوان 
        این حال به رنگیست که در آن روی ریا نیست 
        این صوت عشق است نشنیدن نتوان 
        من قصه نگویم که که ازل از تو به تاب است 
        هر کس که ترا درک نکرد در عتاب است 
        من غصه ندارم که همه درد ز دوریست 
        من بی تو چنانم که همه در صبوری ست 
        تو طالب عشقی که همه مهر من از توست 
        تو انچنانی که دلم خواست دلم جست 
        در حلقه عشقم بنگر که چنینم 
        در سجده که رفتم ز مستی ننشینم 
        با نام تو بی نام من آغاز کنم 
        تا قصه خود را بر ساز کنم 
        تو ناز و نیازی همه دردی و درمان 
        امشب به نمازم همه از لطف تو گریان 
        تو راز وجودی همه جستم از توست 
        من ترس ندارم که پناه در ره توست 
        ساحل چو ندید ز عشق تو بالاتر 
        عشق سمنش ببین که رفته از سر 
        از مستی تو ز هر چه بود حیران شد 
        به خواسته اش شرم گرفت پشیمان شد 
        اسم تو بر این دل خسته جا شد 
        این جمله و حرف به عشق تو اوا شد 
        به نام تویی که نام تورا لایق نیست 
        در ورطه عشق به قلب من قایق نیست 
        از جهل بشر نام تو معنا گردید 
        از اصل گذشت واختلاف جا گردید 
        بر سوی تو چون خواند نماز سوی از توست 
        افسوس که هر نقش که زد اصل نجست 
        در معبد و دیر ز تو کمتر نام رفت 
        صدها بت ورسم به نام تو در بام رفت 
        این قصه چنان رفت که شیطان میخواست 
        با رنگ وریا ببین چه آسان میخواست 
        بر قصه ظلم نام تو پنهان شد 
        با حیله ومکر نیزه بر قرآن شد 
        در هیبت تو دروغ بسیار رنگ شد
         این اختیار بر نوع بشر افغان شد
        یارا بنما صورت و خلق حیران کن 
        بر شر وشرور رنگ ریا پایان کن 
        این ظلم به جهان تو لحظه ای پایان ده 
        با یک نظری تو شرم بر انسان ده 
        ساحل ز تو بر خلق جهان نام  نوشت 
         با لکنت و با ترس ز فرجام نوشت
         
        س ش 90 تیرماه 
        در پناه حق 
        با تشکر فراوان و عرض خسته نباشید به ریاست محترم  و گرانقدرسایت
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5