شنبه ۳ آذر
الایا ایها الساقی شعری از ساحل شیدا(ساحل)
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۲۰:۰۹ شماره ثبت ۲۵۲۶۶
بازدید : ۵۶۰ | نظرات : ۲۸
|
دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)
|
الا یا ایها ساقی ادر کسا وناولها
که عشق با بوسه شد آغاز به آگاهی گرفت معنا
الا یا ایها ساقی به من ده باده باقی
که عمر من به صبر بگذشت به مهجوری و مشتاقی
الا یا ایها ساقی بده تو شرحه صدری
بباران بر کویر دل به شکری در شب قدری
الا یا ایها ساقی که در خار نمی گنجی
که من چون جستجو کردم تو در هستی همه گنجی
الا یا ایها ساقی زبان الکنم بگشا
بگو بر من به نور عشق تو بر خودآ،توبرخودآ
ز بسیاری دردم ده می پنهان این آسمان
طبیبم باش و در مان کن غم هجران من گریان
تو را من در شب قدری میان عیش ها جستم
به شادی و به شکر و عیش دری یافتم دری سفتم
ز عشق پوچ این دنیا تورا یافتم ز جان خواستم
چو شادی رهنمایم شد به تسلیم من دل آراستم
چو بگذشتی وخندیدی جهانی پر امید کردی
امید من به فردایی ست که شادان باز می گردی
سبوی می تو پر گردان ز جام ناب آگاهی
بخانم تا به صوت عشق دری از رمز بگشایی
چورندیمو سیه نامه کلام عشق تو آ سان کن
سوادی تو به من بنما چو مجنون بر بیابان کن
اگر مجنون به لیلا شد روانه در دل صحرا
من بیدل به عشق گشتم روانه بر تو ای لیلا
بتی چون تو چو من دارم دلی من بت شکن دارم
چو غیر تو تو نمی بینم چو غیر تو نمی خواهم
مرا تو در دل این شب به تاب وتب ندا کردی
سزاوارم بر این کام ونصیب و انتها کردی
چو عیش من به رقص توست تو دنیایی به رقص آری
به ساز دل چو می رقصی جهان پر کن ز پنداری
تو را من در تبی جستم که زلف تو تابم داد
چو آتش بر دلم افتاد غم مستی خوابم داد
مرا در سیر نیکویی به آگاهی رسان بازآ
که گر تو در دلم باشی نترسم ازغم فردا
عجب ساحل بیابانیست مسیر عشق بی پروا
تو رخت از تن برون آور به جوی عیش دمی آسا
س .ش 25 اسفند 92
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.