يکشنبه ۱۶ دی
|
دفاتر شعر ناصر ترهنده (یارا)
آخرین اشعار ناب ناصر ترهنده (یارا)
|
غزل
غزلی خواهم گفت،
خوب و زیبا و قشنگ
پُر زِ آرایه و ناب...
همه تَرصیع و سراب!!
لابه لای غزلم
یاد یاران بکنم
دوستانی که دگر،
یادِ یاران نکنند؟
سایه هاشان را هم
مات و پنهان بکنند...
در دلم امّا هست،
کور سویی امّید...
گرچه بیخود امّا،
دهد اینگونه نَوید:
شاید این لحظه یکی
پیِ من میگردد...
یا که در آلبومِ خود،
عکسِ من می بیند!
حتما او میداند
که من اینجا هستم،
منتظر مانده ام و...
منتظر میمانم!
ولی افسوس که این،
نقطه ء پایان بود!
غزلم ناقص شد...
هرچه خواندی آن بود...
غزلم کوتاه است
مثل یک عمرِ حباب
مثل یک لحظه نسیم
لحظه ای بعد سراب؟!
غزلم پایان یافت
یارها ، بی پایان
دوستانی که دگر
نیستند در غمِ یار
با خدا میگویم،
او که تنها یار است
او که همواره مرا
دوستی غمخوار است:
هرکجایند خدا!
حافظ آنها باش؛
این دعای من هست
یار ، یارانم باش!
ناصر ترهنده(یارا)
فروردین 93-M.I.S
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.