سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 24 فروردين 1404
    15 شوال 1446
      Sunday 13 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

        يکشنبه ۲۴ فروردين

        عشق ناب منی

        شعری از

        محمد رضا صالحی

        از دفتر مسافر بیابان نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ ۱۷:۵۸ شماره ثبت ۲۴۳۴۸
          بازدید : ۹۷۹   |    نظرات : ۶۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رضا صالحی
        آخرین اشعار ناب محمد رضا صالحی

        تقدیم به آبجی خوبم شکوفه مهدوی که لطف و محبت بی نهایتش منو به زندگی امیدوار کرد و درس انسانیت و عشق به من داد null

        ممنون از دوستان و اساتید بزرگواری که منو همیشه در پیشرفت هرچه بیشتر و سریع تر شعرام کمک میکنن ، خصوصا خانم شهبازی، دوست خوبم صدف، استاد فرمیسک، خانم محمودی و  خانم نفس احمدی عزیز null

        سپاس ویژه از مدیریت سایت حاجی دوست داشتنی nullnullnull

        روزی

        روزگاری

        روزگارم تیره

        دل ز غم پر خون بود

        اشک چشمانم خونین بود

        تو نبودی آن روزها

        روزهای سخت

        پر از درد

        و تلخ

         

        تو آمدی و آن روزها هم تمام شد

        غصه ام با آمدنت گرفتار دام شد

        دگر گذشت سلطه ی غم بر شادی

        با آمدنت برایم اشک غم حرام شد

        سالها در حسرت لحظه ای آرامش

        آشناییِ تو، مُهرِ ختامِ این درام شد

        اکنون وقت شادی و لبخند است

        فصل نومیدی با آمدنت تمام شد

        دلم اسـیر طوفان خشم و بلاها بود

        با مهربانی تو دلـم رهـا زین دام شد

        تو نبودی و هیچ خبر از عشق نبود

        بودنت زنده ماندنمرا علتِ تام شد

        دل پریشانم غرق امواج بیرحم بود

        دل سردم، گرم ز مهرتو بامرام شد

        آتش گرفت بود و نبودم از هجر تو

        شعله غم خاموش و غصه ناکام شد

        من که قبل از تو اسیر درد و غم بودم

        حال لـبخنــدم شهرت خاص و عام شد

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2