سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 22 ارديبهشت 1403
    4 ذو القعدة 1445
      Saturday 11 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۲۲ ارديبهشت

        گفتند به من عجب سریشی

        شعری از

        سید علیرضا رئیسی گرگانی

        از دفتر کشکول رئیسی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۸:۴۹ شماره ثبت ۲۳۹۳۴
          بازدید : ۵۸۴   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید علیرضا رئیسی گرگانی

        درود به همه ی عزیزان و سروران حاضر و غایب این پایگاه ادبی و فرهنگی

        سر نوشت 1 : چند وقت به دلیل بیماری کمتر حاضر بودم ببخشید

        سر نوشت 2 : کسی را پیدا نکردم گفتم با خودم مطایبه کنم امید است از اینکه با خودم شوخی کردم کسی از این عمل من ناراحت نشودو به دماغ کسی برنخورد.

        سرنوشت 3 : گفتم کمی بخندیم از بس غم نامه خواندیم شاید یک لحظه ی خنده شما باعث شود من بیماریم خوب شود. پس برای خوب شدن همه ی بیماران  سه قاه قاه بلند با هم و دسته جمعی

        ***************

        گفتند به من عجب سریشی

        دنیای خری، روان پریشی

        ...

        1-در اول سال و درس انشا

        سفتن عقبم به طرز والا

        2-با ترکه ی خیس چوب آنگه

        شستن طلبم به حکم آقا

        3-تا مقطع افتخار دیپلم

        شد مهر لبم به امر بالا

        4-سرباز شدم یکی دو سالی

        جان شد به لبم والله والله

        5- از مرحمت سرنگ وشیشه

        من منقلبم به جان سیروس

        شاد و طربم به حَـدّ ِ سینوس

        Endِ جَلَبم حَـدّ ِ کسینوس

        .....

        1- در شرکت (x) باب کاری

        رفتم طلبم به ضرس قاطع

        2-گفتند به من عیالواری

        گفتم عزبم به ضرس قاطع

        3-گفتند به بنده چاپلوسی

        گفتم عقبم به ضرس قاطع

        4-گفتا که بزن بهادر هستی

        گفتم ادبم به ضرس قاطع

        5-گفتا به من از فنون دزدی

        شد محتسبم به جان سیروس

        شاد و طربم به حَـدّ ِ سینوس

        Endِ جَلَبم حَـدّ ِ کسینوس

        ....

        گفتند به من عجب الاغی

        دنیای عُـنُق چه بد دماغی

         

        ** پ .ن  - چون پیش دستی کردم و سر نوشت داشتم لذا پی نوشت ندارد

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0