چرخ ها و دالهایِ تیزچشم و قوی پنجه
با بالهای چون شاه اَرَش̊ گشوده
ـ بال به بال! ـ
بر فرازِ جنگلِ مه آلود می چرخند
و به چنگال و شهپر خود می نازند.
واشَکانِ تیزچنگ، چابکانه
از میانِ شاخه هایِ مازوها و راشها
با چشمهای گستاخ و زرد
و نگاه های خلنده و بی درد
پی جویانه گشت می زنند
و هیچ پرنده ای
بی هراس، پر باز نمی کند.
سنجاقکانِ کوچکِ سرخ
با پروازهایِ کوتاهِ گه گاهی
خود را زیر برگهایِ سرخسها
ـ دزدانه، طاقباز ـ
با چشمان باز می آویزند!
پروانه هایِ رنگارنگِ چشم نواز
با گامهایِ جهنده
ـ و گاه خمنده ـ می پرند!
و با شاخکهایِ نازکشان ـ اغلب ـ
در کارتنکها گیر می کنند
و به ناگزیر بال بال می زنند
و زر̊سوده هایِ تنِ نازنین
بر جانِ زمین می پاشند
و سرانجام چیزی دندان گیر
برای کارتنه نمی گذارند!
ـ هرچند که دیگر هستی خود را
در یاختۀ کارتنه باخته اند! ـ
گرازانِ پُرآزِ بی گردن!
در لجنهایِ بدبویِ "نَساکشان"
بی بیم می غلتند
و برای یورشِ شبانۀ دیگر
دم به دم دندان تیزتر می کنند؛
رازشان دورآغاز است و
آزشان بی پایان! ...
سکوتِ سنگینِ چیره
بر این جنگلِ مرموز و تیره
هرگز نخواهد شکست
با آوای "نه نه"ء توکایی سرخ تُک
یا با نالۀ حزن انگیزِ "کوکو"یی
از گلویِ سیاهِ فاخته ای بی گناه!
و یا حتی
با غرّشِ گاه گاهِ پلنگی گوزن افکن؛
نه،
سکوتی چنان
هرگز چنین نخواهد شکست؛
آوایی دیگرگونه باید
از آن دست
که بارویِ بلندِ "اریحا" را
وارون و پست کرد.
...............................................................
1) چرخ čarx[= چرغ čarγ]: چرخ. گونه ای پرندۀ شکاری بزرگ است از نوع شاهین و عقاب.
2) دال dâl: کرکس، نسر. این واژه همانند کرکس مفهوم مرده خور و مردارخوار را در خود دارد.
3) شاه ارش šâh-araš: ارش بزرگ؛ واحدی است برای اندازه گیری درازا و آن از سرانگشت ميانين دست راست است تا سرانگشت ميانين دست چپ، هنگامی که دستها را از هم بگشايند.
4) واشک vâšak: باشه، واشق معرّب آن است. از پرندگان شکاری کوچک است.
5) نساکشان nasâ-kaš-ân: بیغوله های بی آفتاب، گوشه های دنج بی نور؛ و این یکی از معانی آن است. یکی از معانی "نسا" زمینی است ـ به ویژه در کوهستان و جنگل ـ که آفتاب هرگز به آنجا نمی تابد یا کم میتابد. "کش" به معنی گوشه و آغوش و بیغوله و...، و "ـ ان" نشان جمع است. این ترکیب گیلکی است.
6) "نه نه" اسم صوت است: یکی از آواهای توکای نوک سرخ است. (این پرنده آوای دیگری هم دارد).
7) توکای سرختُک: گونه ای توکاست با نوک سرخرنگ.
8) "کوکو" : اسم صوت است: آوای فاخته. "کوکو" نام دیگر فاخته هم هست.
9) اریحا Arihâ, Erihâ: نام شهری ثروتمند و نیرومند باستانی در وادی اردن بود: Jéricho. (← یوشع 2 و 6 و← قاموس کتاب مقدس و لغت نامۀ دهخدا زیر همین نام).