يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب مهدي شريفي
|
نگاه خسته ی من را ، کسی بهانه نکرد!
تمام غربت من را ، کسی ترانه نکرد!
تمام عمر دویدم ؛ شکسته شد نفسی!
نشد که دست خودم را ، نهم به دست کسی!
چه گویمت ، که دل و دیده حالشان چون شد؟!
دلم شکست و نشست و ؛ دو دیده ام خون شد
تو مویه های غریبانه را که نشنیدی؟!
میان راه بگو! ، دل ِ شکسته ای دیدی؟!
رفیق ِ خاطره هایم همیشه شمشیر است!
رسیده ام به تو امّا ؛ نگو دگر دیر است!
همیشه قسمت من بود ؛ دلی که زندانی ست!
هوای حوصله امشب عجیب توفانی ست...........
*************************************
از همه دوستان نازنین و مهربانم که این برادر حقیر و فقیر ، بی مایه و بی ذوق و بی استعداد را به مهر نگاه و نوازش کلام نازنینشان مهمان می کنند ، سپاسگزارم....محمد جهانگیری مهربانم....استاد فکری نازنینم....حامد دانا و اندیشمندم....استاد نبی اللهی دانشمندم....کریم ساحت دوست استاد لقمانی بزرگوارم....استاد ترکمان مهربانم...یاشار نازنینم....استاد منوچهری بزرگوارم....بهزاد اندیشمند و نازنینم....جناب معصومی عزیزم....استاد حسین نژاد دوست داشتنی ام....محمدعلی شیردل نازنینم....علی احقاق جهرمی اندیشمند و مهربانم....و خواهران بزرگوارم ژیلای مهربان و نازنینم....ستاره مشرقی مهربان و اندیشمندم....آرمینه ی عزیزم بانوی مهربان غزل های در به در و شوریده و ناب....بیتای مهربانم....حورالعین نازنین و اندیشمندم....سودابه ی گرانقدر و مهربانم....و تمامی دوستان بزرگوارم ، دوستتان دارم و سر به ستایشتان بر خاک می سایم.....این کمترین و حقیرترین برادرتان را عفو کنید که این روزهای پر مشغله آخرین کار تولیدی ام که سی زن ۱۲۰ قسمتی تاریخ شفاهی ایران بزرگ در حوزه های مختلف فرهنگ و هنر است ، واقعا توفیق و سعادت دست بوسی و عرض ارادت و بندگی به ساحت شما دوستان بزرگوار و اندیشمندم را از این کمترین برادر حقیرتان سلب نموده است....امیدوارم که بعد از اتمام این پروژه مجددا توفیق دست بوسی و عرض ارادت به ساحت مقدس شما عزیزان گرامی تر از جانم برایم فراهم شود........
گنهکارم ، همینک تیغ و گردن
بکش! از من برآید سر سپردن.....
دوستتان دارم عاشقانه و توفانی همچون بادهای سر به زیر و نجیب....درود این برادر فقیر و حقیرتان را پذیرا باشید......تابعد.....مهدی شریفی ( م.اشتاد )
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.