سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        حوالی طلوع....

        شعری از

        مهدي شريفي

        از دفتر کوچه پس کوچه های دلتنگی نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ۰۴:۰۲ شماره ثبت ۸۳۰۵
          بازدید : ۲۶۵۶   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدي شريفي

        دورد و سلام بر همه ی ادیبان ، اساتید ، سروران و رفقای نازنین و مهربانم....عذر تقصیر این برادر فقیر و حقیرتان را به دلیل این غیبت طولانی پذیرا باشید....به دست بوسی درگاه نورانی اتان آمده ام.....دست یکایک شما سروران و نازنینان و مهربانان را به مهر می بوسم و خاضعانه ترین درودهایم را پیشکش درگاه نورانی اتان می کنم....دلتنگتان همیشه بودم و هستم....درود این برادر فقیر و حقیر و ناچیزتان را پذیرا باشید.....تابعد....مهدی
         
        من به زخم ِ خویش عادت کرده ام!
        من تو را ، هر شب عبادت کرده ام!
        دست ِ شعرم در تنور ِ درد سوخت!
        واژه ای دیدم ، که خود را می فروخت!
        در دلم ، زخمی عمیق آغاز شد!
        چشمِ من ، با گریه هایش ، ناز شد!
        جای ِ شیون ، جای ِ ناله ، جای ِ سوت!
        تار می زد ، در دلم یک عنکبوت!
        آرزو در قلبِ زارم غصّه خورد!
        من دلم ، بغض ِ قناری کرد و مُرد!
        بعد از آن دیدم که قلبم لک گرفت!
        من دلم از درسِ هجران ، تک گرفت!
        قلبِ من ، غرق ِ زمستان و ذغال!
        من شبم پُر بود از عطر ِ شغال!
        ای رفیق ِ نور! ، ای همزاد ِ شور!
        خانه می سازی با سنگِ صبور!
        چشم ِ من ، رنگین کمانِ‌ خون شده!
        بغض هایم ، در گلو مدفون شده!
        صد جگر ، فریاد را خواهم کشید!
        در نگاهِ عاشقت خواهم دوید!
        تا ببینی اشک را بر گونه ام!
        بی تو می میرم! ، گل ِ بابونه ام!
        یک بغل آواز دارم ، می خَری؟!
        بقچه ای احساس دارم ، می بَری؟!
        من سه واحد درس ِ غم برداشتم!
        نمره هایم را ببین!!! ، گُل کاشتم!
        هیچ می دانی ، تن ِ فانی بد است؟!
        عشق در دلهای ِ سیمانی بد است!
        هیچ می دانی ، کجای ِ دل ، شب است؟!
        عشقِ پنهان در کجاهایش تب است؟!
        عشقِ من! ، امشب درین بازار سرد!
        می نهم سر ، گوشه ی دیوار درد!
        کاش می شد ، شمع ِ دل را آب کرد!
        کاش می شد نیّتم را قاب کرد!
        من دل ِ ویرانه ام ، بی زائر است!
        دختر غربت ، به جایم شاعر است!
        ای گُل سنگی!!! ، گناهم را ببخش!
        اشک های ِ غرق آهم را ببخش!
        روحِ خود را عین ِ کاشی می کنم!
        صحن ِ دل را ، آب پاشی می کنم!
        من دلم در حسرتِ دامان توست!
        سایه ی بالا سرم ، مژگانِ توست!
        در گلستان ِ نگاهت سر نکن!
        رحم کن!!! ، امشب مرا پرپر نکن!......
         
        مهدی شریفی ( م.اشتاد)
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0