سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        زمان را ورق بزن

        شعری از

        غلامعباس سعیدی

        از دفتر نقشی بر آب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲ ۱۲:۱۳ شماره ثبت ۱۸۹۵۱
          بازدید : ۵۹۶   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر غلامعباس سعیدی

        برخیز از زمین و زمان را ورق بزن

        با من بخوان و دفتر جان را ورق بزن

        آب و شراب مکر و فسون را زمین بریز

        در جام جان دو جرعه دم آتشین بریز

        در گوش جانِ کودک روحت اذان بگو

        برخیزد از زمین، دمی از آسمان بگو

        آیینه را ز لکّه ی دیرینه پاک کن

        آیینه ات دل است دل از کینه پاک کن

        پر کن سبو سبو می و بر دوش دل گذار

        این شاهد برهنه در آغوش دل گذار

        خورشید اگر نباشد بر دوش آسمان

        یکسر سیاه گردد تنپوش آسمان

        خورشید من! بیا و در صبح باز کن

        فکری به حال این شب سرد دراز کن

        از چشم چشمه چهره ی مهتاب را بخوان

        با من دوباره این غزل ناب را بخوان

        با من بخوان و دفتر جان را ورق بزن

        برخیز از زمین و زمان را ورق بزن

        افسانه می دمد به دلم روزگار پیر

        بار دگر کتاب جهان را ورق بزن

        چشمان شرم خورده ی این خیره سر ببند

        لب های این گشاده دهان را ورق بزن

        تا بس کند فسانه ی خود این شب سیاه

        آن صفحه ی سپیده دمان را ورق بزن

        با چشم دیگری بنگر بر من غمین

        یا پلکهای نیزه نشان را ورق بزن

        فصل خزان شد و ورق زرد شد دلم

        ای گل بیا و فصل خزان را ورق بزن

        پرتو اگر بر این ورق زرد افکنی

        مرهم اگر بر این دل پر درد افکنی

        این یک بهار و چشمه و مهتاب می شود

        آن یک سفینه ی غزل ناب می شود

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4