سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        غزل طنز گروهي , با حضور دوستان و اساتید طنزپرداز کشور

        شعری از

        لیلا حسنوند

        از دفتر k نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۲ ۱۱:۲۸ شماره ثبت ۱۸۱۱۵
          بازدید : ۱۱۴۰   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه


        سلام
        باید عرض کنم که قبلن دوستان طنز پرداز، ایده ی طنز دسته جمعی رو اجرا کرده اند و این کار تازه ایی از این لحاظ نیست ولی چیزی که این کار رو متفاوت کرده بیت مبهم اول است! که موضوع آن را عمومی و همگانی نشان می دهد و خوشبختانه اساتید فرهیخته نیزبا هوشمندی هرکدام پنجره ای تازه را گشوده اند و کار طنازی شده است.در ضمن هیچکدام ازشاعران اطلاعی ازبیت های سروده شده ی دیگر شاعران نداشتند (قضیه کاملن سری بود!).و یک نکته آخر هم این که برای ساخت این مجتمع ! از آقایان درخواست کردیم و به خانم ها اصرار ! ورزیدیم و حاصل ، این جمع فرهیخته و طناز شد که لبریز از لطف و محبت این دوستان و اساتید عزیز است . و اما بیت ارسالی و سروده ها:

         یاد آوری : در شعر طنز , تينا ناجي و در وبلاگ کاتالیزور هستم .



            "ریختی بر سر من هرچه گرفتاری را
            مات شد کیش دلم بازی تکراری را " ( تینا ناجی )

            می کنی باز به مجلس تو مخالف صحبت
            اهل دل باش و به ما نیز بگو آری را ( راشد انصاری  )

            تاب گیسوی کَمَندَت دل و دینم را برد !
            از که آموخته ای شیوه ی سرداری را ؟ (عزت اله الماسی )

            گفته اي خواستگاران تو از صد بيش اند
            چو فلاني، بلدي بازي ِ آماري را ( امید شبه شعر )

            گفته بودی که بخر بنز و دو تا خانه خوب
            کور بودی و ندیدی غم ناداری را؟  (مصطفی صادقی  )

            دلم آنقدر ز لبهای شما خیر شنید
            باورش نیست که روزی شنود آری را

            تا سر وقت رسم وقت قرارم با تو
            می کشم باز جلو ساعت دیواری را ( امیرحسین خوش حال)

            نمکی !جار بزن خشکی لب هایت را
            به دوئل دعوت کن کوچه و بازاری را  (راضیه فولادوند )

            پیش‌ازاین رسم بر این بود که بر زخم نمک
            بزنند و تو زدی ادویه‌ی کاری را (مهدی استاد احمد )

            زده افسار دلم را و تصاحب کرده
            بس نبوده است که او بسته به من گاری را ( سعیده موسوی زاده )

            مابقی که شدنی نیست! مدد کن یارب
            بوسه ای دشت کنم راشد انصاری را ! ( ابن محمود  )

            کار های تو مرا کشت،خبر کن فوری
            مرده شوری خفن و گورکن و قاری را

            بعد مرگم جهت شادی روحم ،هرگز
            مبر از یاد خودت فاتحه و زاری را (محمد جاوید  )

            بارها رفتی و باز آمدی و کم کردی
            روی پاندول در آن ساعت دیواری را ( آرش فرهنگ پژوه)

            خنده صد خاصیت ویژه و پنهان دارد
            مثلن حل بکند معضل بیکاری را

            " شاخه ی نور" که سهراب به شن ها بخشید
            دوست دارد دم هر آدم سیگاری را

            هیچکس مثل " حمیرا " به دلم جور نبود
            نفس آن است که  " پروانه ی افشاری " را ( زهرا  دُرّی )

            باز هم مهره خندان رخت ماتم کرد
            باختم؛اسب شدم تا بکشم گاری را

            دست زبرت کچلم کرد؛نوازش کافی است
            می کشی بر سرم آن رنده نجاری را

            بعد کنکور و قبولی به همین علت من
            برگزیدم به یمن رشته عصاری را (سینا انارکپور)

            تا که بردی ز دلم سینه ی سینایی من
            سوخت آه جگرم قسمتی از ساری را ( دلیلی صالح )

            ریشه ام خشک شد از عشق پرستاری ماه...
            ای خدا خشک کند ریشه ی شب کاری را !! ( محسن طاهری)

            می توانی بچشی لذت خرکاری را
            زیر کره خر خود دیدی اگر «ماری» را ( فیلسوف قزوینی)

            دوست دارم تو و آن بازی تکراری را
            تا که تکرار کنم باز خطا کاری را ( علی رضا رضایی )

            گر چه من دير رسيدم !، رمضان هم طي شد
            از دلم پاک نکرد لذت افطاري را ! (شیخ پشم الدین )

            گرچه من نیز در این طرح شراکت کردم
            امتیازی ندهم شعر سر ِکـــــاری را !  ( عباس خوش عمل کاشانی)



        اساتيد گرامي و دوستان شعر ناب ‏,‌ تشكر كه  خوانديد .

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سعید فلاحی
        چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ۱۷:۴۰
        درود

        عالی
        عالی
        عالی

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک :30
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6