پنجشنبه ۴ ارديبهشت
|
دفاتر شعر ژاکان باران ملکشاهی
آخرین اشعار ناب ژاکان باران ملکشاهی
|
فکر نکن...!
به چین و چروک های ِ
صورتم
به لرزیدنِ روز افزون دست هایم
حتی به سپیدی موها...
تو
دست در دستِ جاده
به خداحافظیت برس!
مَن!
سلام می کنم؛
تباهی را...
---------------
كاك باران ، ملكشاهي بهار 1392
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.