سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شب و روز

        شعری از

        حسن درویشی (فاحه)

        از دفتر چهارپاره فاحه نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ شهريور ۱۳۹۲ ۲۱:۱۲ شماره ثبت ۱۷۲۳۴
          بازدید : ۶۹۹   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب حسن درویشی (فاحه)

        بسم رب فالق الاصباح جز دوریت چیزی هویدا نیست دیگر سکوت و سوز پیدا نیست پیراهن مشکین شب پیداست آنجا که دیگر ،روز پیدا نیست شب نیز همچون من عزادار است او از فراق روز و من از تو باهرطلوع صبح می میرد ناکام از دیدار و من چون او شب می رود تا روز پا گیرد خود نیز می داند که این مرگ است من میروم تا زنده باشد عشق در دفترم این آخرین برگ است این حلقه رازی جاودان دارد عشاق را رمزی است بی تکرار هرچند دستم از تو کوتاه است می بینمت ای غایب از دیدار ای آتش جاوید روزم کن همچون شبی تاریک،خاموشم در انتظار مرگ خود ماندم تاروز خوش گیرد در آغوشم روح مرا در روح خود حل کن تا رنگ بازد این سیاهی ها من نیستم،دیگر تویی این من غوغا کن ای ارباب خوبی ها یکبار دیگر با طلوع خود تفسیر کن این مرگ شیرین را تا در تو خود را گم کنم ای روز تغییر ده این شام دیرین را هرشب به امید طلوع روز بازهره و پروین سخن دارم با یاد آن چشمان مهتابی تعبیرها با نسترن دارم مرگ است ،داروی بلای عشق خوبان فدای خوب رویانند این مبتلایان بلای عشق چون فاحه در عالم پریشانند تقدیم به همه ی شاعران گرانقدر بادرود فاحه
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6