سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر احمدی زاده(ملحق)
آخرین اشعار ناب احمدی زاده(ملحق)
|
من
از نگاه اول
تو را
پسندیدم
دل دادم..
آتش
به گرانی
خریدم
هر چه
آب داشت
تنم
از چشم ترم
ریختم
در سراب
عشقت
نازنین
لبت مکیدم.
بوئیدم و بودم
در سیر و سلوک
گیسوانت
تا به دو زولف
خنجرت
سینه ام دریدم
عزیزا میان
دو ابروی
کمندت
حیران مانده ام
به احترام،
پیراهن و فرقم
را دریدم.
نشاندی
تیر جفا در سینه ام
خندیدم!
به پیر
به پیغمبر
یک اه هم نکشیدم
جانا دلبرا
گر بخواهی
دو سه خط دگر نویسم؟
قلم از دستم گرفتند و..
از سفلا
به بالا پریدم. !
2010
عزیزانم اثر کلاسیک!! از ان دسته نوشته هائی می باشد که بعد از بیست و اندی سال رو به نوشتن فارسی اوردم.کم و کاست انرا به بزرگواریتان ببخشید منتظر نقد های شما عزیزان می باشم البته بعد ها به مرور زمان افراغ اندیشه به سبک کلاسیک در ان امیختم که در اینده نزدیک به یاری خدا نمونه هائی از انها را ارسال خواهم نمود و کم کم به افراغ اندیشه خالص و امروزی رسید که نمونه های انها را قبل از باز نمودن دفتر ندائی از غیب مشاهده نمودید.
نکته:این جانب اساسا با رعایت وزن و قافیه در نوشتن احساس و اندیشه خود زیاد پای بند نیستم چرا که ان را مانعی اساسی در عصر پیام رسانی سریع و کسب معلومات و استفاده از ان در زندگی روزمره می دانم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.