سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 7 بهمن 1403
    27 رجب 1446
    • مبعث حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله، 13 سال قبل از هجرت
    Sunday 26 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

      يکشنبه ۷ بهمن

      ها گوله ( اجرای اول نیکلای پرنده روز دانشجوی سال 1382 )

      شعری از

      محمد حسن زاده چلچله

      از دفتر شادی فروش دوره گرد(اشعار کودکی و نوجوانی) نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۴۰۶
        بازدید : ۲۳   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      اجرایی از من در نقش " نیکلای پرنده " در سال 1382 به مناسبت روز دانشجو در سالن آمفی تاتر آمل ( پیام نوری های آمل )ترانه فوق به صورت نوشتار محاوره ایی با حفظ موسیقی کلامی نوشته شده است .
       
      هاگوله، گوله، گوله
      برفو بکن گلوله
       
      امشب چقد توتوپه
      بیرون از اون کلوپه
       
      جوون موون پلاسه
      کلاس ملاس لباسه
       
      حالا شعبده بازه
      کفتر کلاه می‌سازه
       
      شهرم که چنگ و سازه
      دروازه ها که بازه
       
      پاشو پاشو گلوله
      بلوا کن و وِلوِله
       
      تنبلی دیگه بسه
      فصل بهار ملسه
       
      رودم رود هرازه
      جنگل در انتظاره
       
      موتور کنار جاده
      ایستاده ناز می‌سازه
       
      جنگل که سبزِ سبزِ
      چشمه که سردِ سردِ
       
      زیر این چشمه آب تنی
      وای که چه حالی داره
       
      وای وای چه حالی داره
      وای وای چه حالی داره
       
      از این طرف دماوند
      از اون طرف آب گرم
       
      از این طرف چشمه و
      از اون طرف کرشمه
       
      بیا باهم بشیم دوست
      غم رو کنیم با پا شوت
       
      بریم کنار دریا
      شادی کنیم و بلوا
       
      شدی برام یه فصل
      تازه از راه رسیده
       
      فصلم، فصل بهاره
      بهارون در بهاره
       
      عشقُم سرُم سواره
      داد می‌زنُم مستانه
       
      بیا جونُم که دلُم
      دیگر طاقت نداره
       
      16 آذر 1382
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3