جمعه ۲ آذر
مادرم جوشانده نداشت شعری از امنه رمضانی
از دفتر آب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ ۲۱:۴۷ شماره ثبت ۱۶۳۰۳
بازدید : ۸۵۳ | نظرات : ۱۲۰
|
آخرین اشعار ناب امنه رمضانی
|
آب می جوشید
مادرم جوشانده نداشت
آب تنها می جوشید
من می فهمیدم
من به قله شعور رسیده ام
مادرم هم این را می داند
او جوش آورده بود
و من
باید جوشانده می خوردم.
حالا که مادرم جوشانده نداشت تا بخورم
باز هم
به سرماخوردنم ادامه می دادم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.