جمعه ۲۵ آبان
« دلجو » تخلص کردم و اقدام کردم شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ۲۲:۵۴ شماره ثبت ۱۶۲۲۴
بازدید : ۱۳۷۳ | نظرات : ۷۲
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
روزی که از چشمت محبت وام کردم
خود را به نام عاشقی بدنام کردم
چشمت غزل بود و مرا تا آخرش برد
دل را اسیر لحظه ی فرجام کردم
زیر فشار جبهه ی رگبار سبزت
صد ها غزل رویید و استشمام کردم
جامی که از فتوای چشمانت چشیدم
شور غزل ها را به شهدش رام کردم
تا خواستم طرحی ز چشمانت بریزم
فورا به نرگس زارها اعلام کردم
در موج گندم زارها زورق کشیدم
وقتی که با گیسوی تو ادغام کردم
دل در قیام قامتت از دست دادم
تا در قعودم اشک استعلام کردم
گفتی برو شعری بگو ،رفتم ، ولیکن
احساس خود در واژه اش ایهام کردم
سنگ سیاه کعبه هم با من قسم خورد
وقتی بنام چشم تو احرام کردم
گفتی که اهل دل بمان، من هم از آن پس
«دلجو» تخلص کردم و اقدام کردم
=====
باسلامی به محضر منیر شعرای بزرگوار با سابقه و قدیمی تر سایت «ناب»
چنانکه مستحضریدکوتاه مدتیست بنده و جمعی از دوستان ، میهمان شما میزبانان مهربانیم.البته از طرف شخص خودم عرض میکنم...
خواهشمندم عدم شناخت و آشنایی کمترم را حمل بر اساعه ی ادب نفرمایید.
امید که در دوشادوش هم صمیمانه آبیار و محافظ بوستان پر گل ادبیات غنی کشورمون باشیم.
با سپاس وافر از قافله سالار کاروان ادب«حاج فکری»عزیز بخاطر همگامی با کاربران و زحمات شبانه روزیشان
اینجا وامدار اندیشه ی ناب پروین عزیز میشوم که فرمود:
بلندی ازو یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
====
امید که با اگاهی از شرح وظایف میهمانیمان،موجب تنگی نفس میزبانانمان نشده باشیم.
با ارزوی قبولی طاعات و عبادات تک تک کاروانیان ادیب....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.