يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر محبوبه گرشاسبی(محبوب)
آخرین اشعار ناب محبوبه گرشاسبی(محبوب)
|
شباهنگام
ابردل بی قراری می کرد و
من
بانگاهی گریان
غرق درآه واشک
فالی زدم به یادنگاهت
برحافظ لحظه هایم
حافظ انگار بدیده بود
بغض خاموش نگاهم
که اینگونه جوابم راداد
حافظاگفت ومن غرق وجودت گشتم
آنچنان زجه زدم که به خوابی خوش رفتم
وندرآن خواب عمیقم دیدم
دست دردست نگارم دارم
دل به دل عاشق عاشق
میرفتیم مست مست سوی میخانه ومی
حافظاخوب بگفتی حرف دل را بامن
دل من حرف شبو روزش این است
((گرمن از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
یارب اندر کنف سایه ی آن سرو بلند
گرمن سوخته یک دم بنشینم چه شود))
وای از این حرف دلم ای حافظ
باید آب طلا باز بگیرم ای حافظ
---محبوب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.