جمعه ۲ آذر
آسمان دل شعری از رباب (آلاله )
از دفتر آلاله نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۰۱:۰۹ شماره ثبت ۱۵۶۴۵
بازدید : ۱۰۱۸ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب رباب (آلاله )
|
آسمانم شده تاریک و سیه میبینم
روز گارم شده بی عشق ،شاخه های دل بیچاره ما را تیشه ی جهل و حسادت برده
ریشه ی عشق مرا صائقه ی غم کشته
در بیابان نگاهم همه شن های ریا پاشان است
سبزی ی عشق دگر نیست
به بادی ز جهان رفت خوشی های دمادم
که شوم شاد که شاید دل ما هم
ز ته دل مثل باران که بریزد برگل من بخندم
نکنم خنده که من غم دارم
بی خود از خود شده من حیرانم
قلب دیوانه ی من زندان است
خون به جوش است میان دل من
با عطش عشق تپیدن دارد
شده سوراخ دلم
خون به قلبم خشکید
همه رگهای تنم تنگ و رسوبش غم شد
دل من میگیرد
دل من سخت پریشان حال است
آسمانش خالیست
رنگ دل سرخابیست
سرخ رنگ عشقم
آبی دریا ها
در دیار یارم
سبز سبز است جانم
یک نهالی از عشق
میدهم آب که شاید ره دل باز شود
این نهال کوچک و ساده ی من چون درختی شود آنروز که من تکیه کنم بر تنه اش
تکیه گاهم عشقست
آسمانم ابریست
سمت دل بارانیست
قطره ای باران شده سیلی و مرا برد به خواب
خواب اندوه و پریشانی دل
تبر جهلی زد و شاخه نهالم را چید
قطره اشکم به نهالم شده شبنم که بریزد هر دم به سر هر گلبرگ
اشک شورم چو بلرزید و نهالم دیدش
از ته دل خندید
این نهال دل من را اشک شوری نگهش میدارد
اشک من جان دارد
آسمان دل من تب دارد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.