سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        راه آبادی کجاست؟

        شعری از

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        از دفتر فراز ١ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۹۲ ۱۵:۲۵ شماره ثبت ۱۴۰۹۹
          بازدید : ۷۱۸   |    نظرات : ۶۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کاظم دولت آبادی(فراز)

        قبل از خواندن شعر زیر لطفا توجه فرمائید که شعر دارای تصاویر ناخوشایند است. در صورتی که علاقه ای به این نوع شعرها ندارید و یا هم اینک حس و حال خواندن این نوع شعر را ندارید از خواندن آن خوددراری کنید. با سپاس از حضورتان. " راه آبادی کجاست؟ " خانه ام آنجاست پشت آن تک درخت_ بریده از ریشه پنجره هایش را خاک گرفته تانکر _آبش خالی است چکمه ها یش آویزان . . . آسمانش بی رنگ سنگینی_ سرب در حلق برق_ جیوه در بشقاب الیاف_ آزبست در سینه پس و پیش شدن و غوطه ور شدن_ ظروف در ضیافتی از نیمه شب در گنداب اشیا برهنه در هر سو لبه ی تیغ و سرنگی آلوده در کمین خاک_ رنجور و نفس های آخر_ دریا ، در سیاهی_ نفت و پرنده ای در چنگال_ قیر_ سیاه پشت آن خانه عکس_ یادگاریست از یوز پلنگ_ نحیف و مرد_ بالای سرش خیره به دوربین با اقتدار پشت آن خانه عکس_ یادگاریست از جاده ی سبز از میان جنگل_ ابر و مردان کت و شلوار پوش ، با کلاههای ایمنی در کنار بولدوزر پشت آن خانه عکس یادگاریست از خانواده من در دل_ طبیعت آویزان از درخت و سرمست از افروخته آتشی از شاخه های نهال_ سبز پشت آن خانه حیات بجا مانده ایست از جنگ سوسکهای اورانیوم خوار و ارواح سرگردان_ سر در کلاف . . . خانه ام آنجاست پشت آن زمین آلوده روزی من در آن خانه کپک زدم و درست پنج دقیقه مانده به کشف_ داروی جدید طعمه ی کرم های اشعه تاب شدم آن صندلی را می بینید؟ قرار بود روزی من در آن بنشینم و مسافری در گذر از پنجره ی ماشین اش سر در آورد و بپرسد: آقا راه آبادی کجاست؟ ---------------------- کاظم دولت آبادی (فراز) 30/03/92
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5