بسمه اللطیف
قلب جهان
تضمین غزل شماره ۲۷۲ حافظ شیرازی
۱
ای میهن تبدار شکیبای زمان باش
در تاب و تب حادثه ها قلب جهان باش
غوغای بهاران به دل سوز خزان باش
《باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش
وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش》
۵
آنان که به جز دُرد غمت هیچ ننوشند
هرچند که آزرده و از درد خموشند
در خلوت خود غرق تب و جوش و خروشند
《زان باده که در میکدهٔ عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش》
۱۰
دیری است که با غصب هیولای ممالک
بر حق من و تو شده مستولی و مالک
آن گاه که در معرکه غالب و هالک
《در خرقه چو آتش زدی ای عارفِ سالِک
جهدی کن و سرحلقهٔ رندانِ جهان باش》
۱۵
ایران سرافراز که دلدار جهان است
در حلقه عشاق جهان مظهر جان است
هر چند به پا غائله جامه دران است
《دلدار که گفتا به تواَم دل نگران است
گو میرسم اینک به سلامت، نگران باش》
۲۰
در اوج غم و غصه این دور زیانبخش
جز معجزه مهر و وفا چیست توانبخش
ماییم هواخواه تو ای میهن جانبخش
《خون شد دلم از حسرتِ آن لعلِ روان بخش
ای دُرجِ محبت به همان مُهر و نشان باش》
۲۵
چون مرغ غمش در دل من لانه گزیند
این ذهن به هر واژه که در شعر بچیند
بی تابی خود را به غم یار ببیند
《تا بر دلش از غصه غباری نَنِشیند
ای سیلِ سرشک از عقبِ نامه روان باش》
۳۰
آن گاه که در مقدم آن خسرو شیرین
جوشد می دیرین به دل خوشه پروین
در حافظه دولت این ملک جم آیین
《حافظ که هوس میکندش جامِ جهان بین
گو در نظرِ آصفِ جمشید مکان باش》
۳۵
#مهدی_رستگاری
نهم فروردین سال یکهزار و چهارصد و چهار خورشیدی
بیست و نهم مارس ۲۰۲۵ میلادی
دفتر شعر روزگاران
༺࿐•◍•✿ฺ🦋✿ฺ•◍•࿐༻
۱۲۲۹
بسیار زیبا و دلنشین بود
یاد حضرت حافظ را گرامی داشتید
خرم و تندرست باشید