چهارشنبه ۲۹ اسفند
|
دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )
آخرین اشعار ناب افسانه احمدی ( پونه )
|
ای تو نفس و زندگی و هرچه که دارم
از فکرتو هر لحظه خراب و بی قرارم
تو جان به تن خسته ی این نیمه ی جانی
از نیمه ی جان رد نشو آسان تو نگارم
ای عشق نهان با من تو بمان
نبر از روی من آن چشم سیاهت
ای آشوب من، گل محبوب من
می زند شعله به جان برق نگاهت
ای همه ی زندگیِ من
تو شدی آسودگیِ من
وای اگر بگذری از من تو
از من و از سادگیِ من
من عاشق تو بودم و تو دل نسپردی
حتی سر سوزن قدمی پیش نبردی
بیچاره دلم بر در و دیوار سرایت
مانند گلی خشک شد و غصه نخوردی
روزی از تو من می کشم پای دل
که رها شوی از این عاشق بیمار
تو فقط یک نگاه به من از لطف نما
که دهم جان دمِ آخر به تو ای یار
بر حال زارِ من نظر کن
از ستم به جانم حذر کن
تو نشو از دلم گریزان
به عشق دیدنم خطر کن
حتی نشدم خواب و خیال تو به یکبار
هر شب به دلم مانده ز تو حسرت دیدار
می خواهم از این درد فراق تو بمیرم
شاید که به خاکم برسم کم شوم آزار
تو فریبا بمان ، نشوی دل غمان
به فدای سر تو هر چه کشیدم
میسپارم تو را به دلت بی فدا
من که جرعه ای ز عشقت نچشیدم
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.