چهارشنبه ۲۹ اسفند
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
بهار
به نام خداوندگار بهار
درخت و گل و بوته و سبزه زار
سرایم ز آیین ایران زمین
نکو شیوه ای نزد این سرزمین
ز ره چون رسد کاروان بهار
نماند به عشاقِ مشفق قرار
زدایند ز آیینه زنگار را
تفرج نمایند گلزار را
مزین شود خانه با هفت سین
بگیرد جهان جلوه ای دل نشین
سماغ است و سبزیّ و سنبل گلی
بهار است و عاشق شود بلبلی
به بر، سرکه و سنجد و سیر و سیب
اگر بنگری جمله صنع حبیب
هر آن یک نشانی ز رحمت بود
فراوانی ِ رزق و نعمت بود
سماغ است الگوی جنگ آوری
ظفر را ز کوشش به چنگ آوری
و سبزی نمادیست بر زیستن
نبیند گزندی نه روح و نه تن
شکوفا شوی چون گل اندر بهار
بیابی چه سنبل در این دشتزار!
شکیبایی از سرکه آموختن
به تن جامه ی صبر را دوختن
و سنجد نمادیست بر عشق ما
به انسان ، طبیعت ، صداقت، خدا
چو درمان آلام جویی ز سیر
به دست طبیبی نگردی اسیر
سر سفره گر سیب یابی نکوست
که شادابی و تندرستی از اوست
ز قرآن ره رستگاری بجو
چو آباد گردد دو عالم از او
دلت را چو آیینه شفاف کن
به دریای رحمت دلت صاف کن
چه نیکو بود شیوه ی باستان
درودی فرستیم بر راستان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قلمتان نویسا
بمانید به مهر و بسرایید