سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      عِزیز دل( گویش محلی)

      شعری از

      علیرضا محمودی

      از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۰۲۹
        بازدید : ۱۲   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علیرضا محمودی

      شِه وِ که پِتِم بوووت تِم عِزیزه مائتو بو
      عشق ما به تِه گُلِم زلال و صاف جُف اُ بو
      از اُ شِه به بعد شِوام هَمِش چو رِه اُفْتُوی یِه
      چِشات ای خاش تِرِ گُل رِشْنا تِر از پَرتو بو
      ما نِدارو سِرمایه غِئر تِه رِه دنیا دِه
      قَبلِ تِه دِلِم تاریک ، نِمور تِر از سرد اُ بو 
      هر نُفِس تِه رو کیشو ، ژِنده یو ما خو نُفِسِت
      ای عِزیزتِر از نُفِس ، چِشات ما رو اُفتو بو
      ما به نِه راضی یو که بیتوینو حتی از دیر
      دفعه اوِّل که شُموم بودی زُوارِ خو بو
      وقت زلفِتِت خوره که ما دِلِم حورِّشِه که
      قُربو قلبِت ما بوشو که نَرم تِر از جُمْخو بو
      شیری یِه عشق تِه و هِنَاتو به صادتا بهشت
      او که شرمِنده گیرو ماش که بودی خسرو بو
      دفعه اول که چِشات بِرِه چشام کِت ویرِتِه
      زُبو ما بِند اومه چون عشق هومو یکهو بو
      ما اَزِم بونومه اَرْگِرو چِشام از چشا ته
      نِه که عاشقت گیرابویو اُ رِه تابلو بو
      تِم بودی دِلِم به ماش بوووت فقط تِش عزیزه
      آخه تقصیر ما نِبو دِل از چِشام پِئرو بو
       
       
       
       
      شبی که گفتم دوستت دارم مهتاب بود
      عشق من به تو ای گل ، زلال و صاف مثل آب بود
      از آن شب به بعد شبهایم مثل روز آفتابی است
      چشمانت از زیباتر از گل روشنتر از نور بود
      من سرمایه ای جز تو در این دنیا ندارم
      قبل از تو دل من تاریک و نمور مثل سرداب بود
      تنها برای تو نفس می کشم، زنده هستم با نفست
      ای عزیزتر از نفس ، چشمهایت مثل آفتاب بود
      من به این راضیم که تو را از دور ببینم
      دفعه اول که تو را دیدم مثل رویا بود
      زلفانت را که شانه زدی دلم ریخت
      قربان قلبت شوم که نرم تر از رختخواب بود
      عشق تو شیرین است و آن را با صد بهشت نمی دهم
      آن کسی که مرا دید و شرمنده شد خسرو بود
      بار اول که چشمانت در چشمانم افتاد را یادت هست؟
      زبانم بند آمد چون عشق ما ناگهانی بود
      من نتوانستم نگاهم را از چشمانت بردارم
      این که آن روز عاشقت شده بودم تابلو بود
      تو را دیدم و دلم گفت فقط تو را دوست دارد
      تقصیر من نبود زیرا دلم تابع چشمانم بود
       
      * این غزل به گویش کیساری سروده شده است. کیسار یا قهساره روستایی در شهرستان اردستان و در استان اصفهان واقع گردیده است. گویش این روستا فارسی پهلوی و جزء گویشهای مرکزی ایران می باشد.
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      شیدا بیان (فریاله)

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۲ ساعت پیش
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و پر احساس بود
      مردمان شریف ساکن در مناطق حاشیه کویر
      اصالت خود را حفظ کرده اند خندانک
      شیدا  بیان (فریاله)
      ۲ ساعت پیش
      خیلی خوبه ، عالی استاد محمودی . دستمریزاد خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5