سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 اسفند 1403
    19 رمضان 1446
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Tuesday 18 Mar 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      سه شنبه ۲۸ اسفند

      عشق آن آش دهن سوزی نبود

      شعری از

      افسانه احمدی ( پونه )

      از دفتر آرامش درون نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۴۸۷
        بازدید : ۵   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

      عشق آن آش دهان سوزی نبود
      تا برایش کلِ خود را رو کنی
      باید آن را ، لا به لای زندگی؛
      گاه گاهی چون غذایی بو کنی


      عشق این جانیِ قاتل را فقط
      می شود رام خودت کرد و شکست
      تا اگر زد بر سرش زخمی کند
      دست و پایش را به سبک تازه بست


      اولش با خنده می آید جلو
      می گذارد دست در دست دلت
      می نشیند بیخِ گوشت با ولع
      تا شود حلالِ صدها مشکلت


      لمس گرمایش اسیرت می کند
      وعده هایش ناخدایت می شود
      بنده ات باشد ، شبیهِ کودکی
      پا به پای نبض قلبت می دود


      غرق روی و جزر و مدّش میشوی
      می رود در پوستت آرام و نرم
      راه را هموار می بیند وَ بعد...
      در رگت خون میشود جاری و گرم


      تا خیالش جمع شد از ماندنت 
      بی نهایت حال بد می آورد
      خنده  را می گیرد از لبهای تو
      جای آن یک کوه غم را می خرد


      می کشد پای دلت را تا جنون
      می روی تا اوج درد از بی کسی
      التماسش میکنی اما چه سود
      می شوی زخمی از این دلواپسی


      دست بر اندازه ی عشقی نزن
      حرمتی نشکن برای هیچ و پوچ
      زندگی ها را نگیریم از دلی
      می کنیم آخر از این گردونه کوچ


      هیچکس را خوار و بیزارش نکن
      هر کسی دردی گران دارد به دل
      این چنین آزار و رنجت می برد
      پا و قلب زخمی اش را زیر گِل


      عشق را پروانه ها می پرورند
      رنگ و زیباییِ آن بابونه ها
      چهچهِ بلبل میان باغ دل
      عشق یعنی جویبار و"پونه"ها


      افسانه_احمدی_پونه

      ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1