سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 20 اسفند 1403
    11 رمضان 1446
      Monday 10 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        دوشنبه ۲۰ اسفند

        آوای مهتاب

        شعری از

        مریم عادلی

        از دفتر نگین لحظات نوع شعر متن ادبی

        ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۳۱۷
          بازدید : ۲۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        یارب مجالم ده
         که بستایم
        همه ی جود وعطایت
        وجاری عشق باشد 
        این بنده ی غرقِ خطایت
         
        ای که
         عَدلت گُسترده است و 
        خوانت فراخ 
        درزمین وزمان
         و آفاق وانفُس
        جامی از واژه های ناب وبکر
         برزبانم هادی ساز
        تاسلطانی برکلمات 
        قادر سازم
        واژه هایی زیبا 
        که از رایحه ی طوبی
        در غش اند
         و
        آلاله ی عشق
        می کارند 
        درخراباتیِ دنیای ما
        می خوانم ومی سُرایمت
        ای یزدان سمیع
        و
        ای فتاح هزار داستانِ دهر 
        که دستانِ نصرانی ات 
        ابراهیم دربُت کده رزم پوشند...
         
        مارا جایی رسان که 
        ازجامِ مهدویتت
         نوشی برگیریم
        که روزگاریست 
        درگاهی نداریم 
        جزتو ای خوش قدرِ کون و
        مکان 
        که بسیار کسان 
        فیروزه ی عشقِ تو
         آویزِگوش نموده 
        تانُزهتِ مهتاب سَر دهند
         
        مرا به ناشده هاوصله مکن
        که جریده ام
         پُراست از
        بهارهایی که هیچ وقت
        شکوفا نشد و
        هُمای همایون برمن
         نشان نیاوَرد
        آن هنگام که
         طالبِ صُبحِ صادقی بودم
        درمجنون گاهِ مجهولِ جهان
         
        نشسته ام 
        برلبِ چشمه ای
         که بوی بارانِ شبنم 
        از آذرِ زمین دارد
        وشوقِ پروازِ
        افسانه های عرفانِ عالم مُثُل
         
        خداوندا رسولم باش
        که رسولان از ما گُریزان شد
        آن هنگام که معصومی را
        پایه ی شراره ی آتش 
        نظاره گرِ لبخند بودیم
        ورجب را
        پای رمضان هایمان 
        بذلی می کردیم به تملُق
        وخواهانِ شفیع بودیم
         وراضی مرضیه
        ایزدا بهارهای رنگارنگ
        کم کم دارندرنگ می‌بازند
        آن زمان که
         درکورسوی زمستانی غافل
        بهمن مستولی شد
        و کَرکَسِ دهشت 
        برخاکِ تشنه گُمارد
        تا تبرِ بی قیدِ 
        خلقتِ محکوم باشد
        وخورشیدرا باریکترازسوزن
        دردشتِ خاکسترِ تبعیدگاه
        بکارد
        به کدامین زبان بخوانمت 
        که خورشید رابازگردانی
        که عبدالله و
        تمام عبادالله
        به سخاوتت 
        دیده دوخته اند
        تا رمزِهزاران ساله ی
        فُروغش رابازکنی
        که زیر انوارالوهیتش
        جامه عوض کنیم
        وتختی رام برگزینیم
        تاخستگیِ هزارهزارساله هایمان
        را اُتراق کنیم...
         
        به نسترن ها ومریم های
        مستورِغزل قسم که
        نظری برما کُن
        و دهان دوخته مان را
        که اکنون فریادِنیک برآورده
        به تماشا بنشین
         
        ای ایزدِ پاک بیتا
        پذیرا باش مرا
        پذیرا باش ستایشِ مرا
        که این اُمی
          برای چیدنِ گُلی از رویت
        به طلب آمده 
        که انصاری نمی بینم جزتو 
        در عُمق مواجِ زیستن
        می خوانمت 
        تاکه بخوانی ام 
         
        معبودا.......!
        من از عبودیت 
        فریاد را
        خوب آموخته ام...
        ✍مریم عادلی 
        ۱۴۰۳ ه ش
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        فرامرز عبداله پور
        ۸ ساعت پیش
        درود
        مثل همیشه
        زیبا و دلنشین
        سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘
        رقص قلمتان ابدی
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۴ ساعت پیش
        سلام
        بسیا رعالی
        احسنت
        ادیب و استاد بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود مدهوش( یامور)
        ۲ ساعت پیش
        درودتان شاعر ارجمند ادیب بزرگوار بنو عادلی


        بسیار جالب ،زیبا،لذت بخش،شاعرانگی شما مستدام.

        ما جنگ با هفتاد و دو ملت نداریم
        هرکس شعر و شاعری فهمید از ماست

        🌟☄️⭐🪷🌸🌸👏👏✨💐💐🌱
        فرامرز عبداله پور
        ۵ دقیقه پیش
        سلامی دوباره
        زیبا و ملیح سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘⚘
        علی اصغر صحرایی (رائد تنها)
        ۲ دقیقه پیش
        درود بر شما
        زیبا قلم زدید خندانک
        قلمتان نویسا به مهر خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4