يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر ابوالفضل خداوردی
آخرین اشعار ناب ابوالفضل خداوردی
|
تورا در متن کاغذ بی درنگ گویم همی بس
که تو رنجور و دردمند گشته ی،بیار و بی کس
نباشد هیچ یک از مردمان در یاری تو
بگوش باش و بیندیش و ندای شعر بشنو
اگر در هم خرد گردی نشان از تو نماند
به نان محتاج گردی و عطش برد امانت
نبودت سر پناهی و به دیوارت خشتی
و ایامیست بسیار که تو بیمار گشتی
نداری کسب و کاری و به دامانت بهاری
و در راه گذر از کوی عمر رو به زوالی
در آن لحظه بدان که بنده ی فقدان عقلی
و جایز نیست باشد راجب تو هیچ نقلی
چرا که گر کسی خود را زند بر خواب عمری
نمی خواهد بفهمد و ندارد دل شوری
اگر خواهی به خود آیی به آیینت رجوع کن
به خود غره نباش و با بزرگان گفتگو کن
در این حین است که تو رو به تجلی می بری دست
بر این پندار باش که دگر فردایی هم هست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.