چهارشنبه ۱۲ دی
|
دفاتر شعر محمد شریف صادقی
آخرین اشعار ناب محمد شریف صادقی
|
خزان، رنگارنگ
اما
شکننده است
سَر به سوی نیستی دارد:
زمستان -یک نیستی سفید؛
من میخواهم نباشم
نبودنی نه از جنس مُردن
من نیستی سفیدی همچون برف میخواهم
نه نیستیِ سیاهی از تبار شب
چرا که هیچ رنگی
نیست تر از سیاهی نیست
|
نقدها و نظرات
|
درود بر جناب محمدی عزیز ممنون از لطف شما. بله حق با شماست و البته صرفا دلنوشته ای بود - نثری که شاید عناصری شاعرانه در آن باشد اما شعر منثور نیست. ان شا الله بیشتر از توصیه ها شما استفاده کنم. | |
|
درود بر شما ممنون بابت کامنت شما. راستش متن ادبی بازست به تفسیر و قطعا زاویه دید شما بسیار زیبا و متناسب است👌👌👌 | |
|
درود. اتفاقا حرف جالبیست. ممکن است کسی بگوید تنها چیزی که باقی ست نیستی و تاریکی ست و نور موقتی ست. البته خب بحثی ست داغ و احتمالا پر از ارا متناقض | |
|
درود. ان شا الله سفیدی واس همه😁👌 | |
|
درود ممنون از لطف و نیک بینی شما | |
|
درود ممنون از لطف مداومت عزیز. دلنوشتس دیگه😁 ولی قبول دارم شاعرانگیش کمه | |
|
ممنون از لطف آقای مدهوش نازنین | |
|
درود ممنون از لطف مداوم شما | |
|
درود بر شما. اتفاقا وسوسه شدم که آنطور بنویسم ولی گفتم...بگذار همین ساده اش را بگویم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اینکه در هر قالبی میخواهید زور آزمایی کنید مقوله ی مبارکی است اما مواظب باشید اسلوب خودتان را فراموش نکنید
در خصوص این نوشته
غیر از دوسطر پایانی بقیه نثری زیر هم نوشته شده بود
چون حسنات الابرار سیئات المقربین است
لذا من به این نوشته نمره ی قبولی نمیدهم
بمانید به مهر و بسرایید