چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب مهدی ملکی الف
|
دو غزل، یک ترانه و یک رباعی از مهدی ملکی الف
جذابیت
شاعرم کردی و دیوانهی جذابیتت
غرق در قصهی جانانهی جذابیتت
شمعِ پر نوری و در کلبهی من میتابی
میشوم دور تو پروانهی جذابیتت
باز هم پر شده آوازهی چشمت در شهر
چون جهانی شده افسانهی جذابیتت
همه را مست خودت کردی و دلها بردی
چه شرابیست به میخانهی جذابیتت
مثل طوفان به خیالم زده زیباییِ تو
دل و جانم شده ویرانهی جذابیتت
مینویسم که تو جذابترینی ای عشق
شاعرم کردی و دیوانهی جذابیتت
پذیرای غم
شهر بی ساحل چشمان تو دریای غم است
بی تو هر ثانیه این مرد پذیرای غم است
بی تو با خانهی دلگیر چهها باید کرد؟
قصهی زندگیام بی تو به معنای غم است
شعر من یکسره فریاد زند دوری را
روز و شب در غزلم بعد تو آوای غم است
باز در نیمهی شب چشمِ دلم میبارد
شاعرت عابر دیوانهی شبهای غم است
کاش طوفانِ غمت در شب من پایان داشت
شهر بی ساحل چشمان تو دریای غم است
بهتر از رویا
هوای عشق داری توی چشمات
نگاهِت حرفهای ناب داره
بیا بانو که آرومم کنارت
وجودِت مرهمِ چشمای زاره
پر از احساسِ خوبم تا تو هستی
بیا پیشم که درمانی به دردم
نجاتم میده هی آغوشِ گرمِت
بمون... من خسته از شبهای سردم
کنارِت فصلِ سرما هم قشنگه
تو باشی غرق میشم توی پاییز
به آغوشم بکش ای مهربونم
بمون با شاعرِ از عشق لبریز
تو واسم ارزشت بی حد و مرزه
به چِشمم بی نظیری... یک جهانی
شبی با من نباشی جون ندارم
تو تنها همدم این ناتوانی
عزیزم شک نکن همتا نداری
تو قطعا دختری بی نقص و نابی
فراتر میره این حس با تو از عشق
تو واسم بهتر از رویا و خوابی
شب یلدا
احساسِ خوشی به کل دنیا دارم
خوشبختم و لحظههای زیبا دارم
ای عشق! مگر فصلِ زمستان سرد است
وقتی که تو را در شب یلدا دارم
شاعر: مهدی ملکی الف
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.