پنجشنبه ۱۷ آبان
دردانه شعری از یاسر قادری
از دفتر امتداد نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۳۶۱۷
بازدید : ۲۶ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب یاسر قادری
|
از من نه دگر دوری ، دردانه شوم با تو
سرخی چو شراب ناب،پیمانه شوم با تو
از دور تماشایی ،نزدیک تماشایی
رخ برده عنان از کف، دیوانه شوم با تو
کباده کشان شب ها ، در رقص و سماعی تو
شمعی به شب تارم، پروانه شوم با تو
در ذهن و خیال خود ،با عشق تو می سازم
خشت است به روی خشت ، شاهانه شوم با تو
طعنه بزند بویت ،چون یوسف بزم آرا
بوی گل یاس آید ،مستانه شوم با تو
پرسم که زلیخا را ، داده است مقامش چون
گفتا: که تو عاشق باش، افسانه شوم با تو
هر چند که عشق آسان، بنمود همان اول
گر افتد گره کوری ، دندانه شوم با تو
بگذار رقیبان را ،دیوانه بخوانندم
خارج ز مدار عقل ، فرزانه شوم با تو
وصلت که خبر دادی ، شادی به دلم پر زد
دور است غم از "یاسر"، همخانه شوم با تو
شلاق زند بر تن ،فریاد سکوتم گَر
بغضی که فرو خوردم،حنانه شوم با تو
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به به چه غزل زیبایی
خوش آهنگ بود
جسارتا مصرع سوم را با اجازه اینجوری بخوانم
(( از دور تماشایی ،نزدیک چه بنمایی؟ ))
شاهانه را نیز...؟
سرفراز باشید و بی نیاز