پنجشنبه ۱۰ آبان
حرفهایم شقه شد شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۳۴۵۷
بازدید : ۶ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
حرفهایم شقه شد
من ازاین دنیا چه میخواستم ،
چه شد !
من که صلح میخواستم اما ،
نصیبم ضربه شد
من درختی بودم با کلی ثمر
چرا نصیبم اره شد ؟
رؤیاهایم را ،
میخواستم ببرم ،
درمسیری مستقیم
اما سبز شد یک تریلیِ کفر درمقابلم
با تصادمی شدید ،
همه عیشم چپه شد
انگور نابی برایت کنده بودم ،
ز تاکستان عشق
جایگاهش خوب نبود و،
تمامش حبه شد
هرچه گفتم
زسوی ،
غریب و آشنا ،
دبه شد
خواستم تنها و تنها ،
زحق گویم
زسوی ،
منتقدانی بس حسود ،
حرفهایم شقه شد
غیرتم برد مرا تا خفگی
زیرا که دامنِ دخترکانِ پاکِ سخن ،
بِدست منتقدانی بس حسود ،
لکه شد
بهمن بیدقی 1403/6/15
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض ارادت آقای آزادبخت بزرگوار سپاسی بیکران از محبت بیکرانتان شاد باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قلمتان تابان