يکشنبه ۹ دی
هذیان های شبانگاهی شعری از عادل دانشی
از دفتر ایستاده در خویش نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۳۶ شماره ثبت ۱۳۲۷۲۶
بازدید : ۹۱ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب عادل دانشی
|
خنده ای در سکوت بغض
.فریادی در خاموشی ابر های تیره
حافظه ای عصیانگر که رهایم نمی کند
کاش در تبلور بیداری ،،در طلوع احساسات جاودان میشد غروب تنهایی من را کسانی ببیند که دوستشان دارم
..چه زود در مسیر یافتن خویشتن پیر شدم
هنوز به سرمنزل مقصود نرسیدم
..خسته ام از جنون پرواز در افق های بیکران خیال ..شعر هم یاری ام نمی کند .
.مردی که ماه را در آینه ی خورشید ندید ..
از انتظار شبانه بیزار بود
..عمری رقص آفتاب را بر فرای باور تاریکی آرزو کرد
و حالا از سقوط در تنگنای وجدان خویش می ترسد
..من در کوره راه یادها ،آواره ترین گریه ی کودکانه ام ..
عادل دانشی ..هذیان های شبانگاهی
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما سپاس از حسن نظر و دلگرمی شما بزرگوار پاینده باشید | |
|
درود جناب استکی مدتی گرفتار بودم زنده باشید | |
|
درود جناب دزفولی مهرتان پایدار همیشه کامروا باشید | |
|
درود جناب قادری بینهایت سپاسگزارم | |
|
درود جناب ایوری نظر لطف شماست بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودتان