سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 7 آذر 1403
  • روز نيروي دريايي
26 جمادى الأولى 1446
    Wednesday 27 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۷ آذر

      سرزمین هیچاهیچ

      شعری از

      محمد شریف صادقی

      از دفتر بیدل بوی دلبرم نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۰۷ شماره ثبت ۱۳۲۴۷۵
        بازدید : ۷۴۱   |    نظرات : ۱۲۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      ...ای آنکه منزل در دل گزید
      و ای گمگشته در دورِ ناپدید
      تو را چه شد که شتافتی، عجول
      در افقی ندیده،
      نگُفتیده
       وَ نشنیده
      به سوی سرزمین هیچاهیچ🥺


      و به تحقیق جمعیت کدام سرزمینند
      دوستانه‌تر از ملّتِ ملّتِ عشق؟
      ملّتی از ذراتِ هیأتِ من
      تمام اتم‌های وجودم
      که فریادِ هجران آغوش تو را
      (از اوج امّید مرگ و از قعر بیم زندگی
      ازین تو در توهای بی‌‌سر و ته
      امّا تُهی!)
      تا کرانه‌های معنا برسانند...
       
      (حاشیه)
      ملت هم به معنای آیین و روش است هم به معنای گروهی از مردم با چیزی مشترک.
      این شعر جزیی از سومین شعر سپیدی ست که سروده ام و تاریخ سرودن آن به مدت ها پیش برمیگردد. نمیدانم آیا اصلا خوب هست یا نه.
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۵۷ شاعر این شعر را خوانده اند

      آذر مهتدی

      ،

      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

      ،

      حسام رجبی

      ،

      یاسر قادری

      ،

      محمدرضا آزادبخت

      ،

      اصلانی (امی)

      ،

      محمد گلی ایوری

      ،

      نیره صدری

      ،

      دانیال فریادی

      ،

      جواد مهدی پور

      ،

      ساسان نجفی(سراب)

      ،

      محمد شریف صادقی

      ،

      مسعود مدهوش( یامور)

      ،

      پیام مفخم

      ،

      محمد باقر انصاری دزفولی

      ،

      رسول دبیر (نافذ)

      ،

      فرشید به گزین

      ،

      علیرضا محمودی

      ،

      فرامرز عبداله پور

      ،

      مدیر ویراستاری

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      مسعود معادی

      ،

      مرتضی میرزادوست

      ،

      سینا سجودی

      ،

      آرمان طاهری

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      مریم عادلی

      ،

      یسرا طهماسبی زاده

      ،

      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      ،

      احسان فلاح رمضانی

      ،

      یاسر کریمی

      ،

      مریم کاسیانی

      ،

      علی نظری سرمازه

      ،

      منوچهربابایی

      ،

      جواد کاظمی نیک

      ،

      قربانعلی فتحی (تختی)

      ،

      سیدیحیی حسینی

      ،

      مهدیس رحمانی

      ،

      فیروزه سمیعی

      ،

      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      ،

      عارف افشاری (جاوید الف)

      ،

      مهرداد مانا

      ،

      هادی طاهری

      ،

      سمیرا عاشوری

      ،

      کبری قرباغی (کوثر)

      ،

      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

      ،

      شبنم حکیم هاشمی

      ،

      معصومه خدابنده

      ،

      یونسی یونس

      ،

      ستایش ویسی

      ،

      لیلا اسدی (میس قلم)

      ،

      مهدیه طاهری(فریاد)

      ،

      اهورا سواری پور مسیحا

      ،

      آروین محمدی

      ،

      بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)

      ،

      مهدی قاسمی م

      نقدها و نظرات
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۳۵
      شعر سپیدشبیه متن احساسی یا دلنوشته نیست و تمام بندها با هم ارتباط دارند.درواقع آنچه در اصول اصلی شعر مهم است در سپید هم جاری ست ودرعین حال ابهام وایهام کلام ومعنا را در بر می گیرد.به نظرم سرودن غزل و قصیده و....شایدکمی آسانتر از سرودن سپید باشد چون از قاعده کلی شعر سنتی پیروی می کند اما سپید علاوه بر قواعد شعر سنتی باید جاندار وباروح باشد و در عین سادگی وصمیمیت ودلربایی مفاهیم عمیق وگاه بکر در دل خود داشته باشد.شاید به این دلایل بسیار کم اشعار سپید دلنشینی را از شاعران نوسرای امروز می بینیم...


      درودبزرگوار آنچه سرودید زیباست وگرچه بخش کوچکی از شعرتان را به اشتراک گذاشتید اما از نظر فلسفی ومعنایی با مفهوم است .در صفحه شما فرصت را غنیمت شمرده و چکیده ای از تجارب خود را نگاشتم برای تلنگر بخودم وگاه کسانی که شعر سپید را بسیار ساده وگاه اصلا شعر
      حساب نمی کنند...
      محمد گلی ایوری
      محمد گلی ایوری
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۲۷
      درود استاد بانو خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۰۸
      درود بر خانم آلاله سرخ. راستش دو بند به هم ارتباط دارند (بند اول از یار سفر کرده یاد کرده و می گوید تو کدام سرزمین سفر کردی حال آنکه مردم سرزمبن من از همه سرزمین های دیگر بهتر و صمیمی ترند). اما خب درباره قوت و ضعف آن همانطور که اشاره کردید باید بیشتر فکر کرد.
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۲۲
      درود بر استاد عزیزم بانو آلاله‌ی نازنین خندانک
      خندانک خندانک

      درود بر جناب صادقی شریف خندانک
      موفق باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود معادی
      مسعود معادی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۵۷
      درود بر شما
      بسیار زیبا بود نقدتون..
      شعر سپید سخت ترین قالب شعری ست
      چون باید با مفهوم و پر از آرایه باشه
      باید تمام قسمت ها به هم متصل باشن.و در کل شعر سپید باید جوری نوشته شه که با یک متن ادبی متفاوت باشه
      و اونم دیگه هنر شاعره در چیدن کلمات و استفاده از آرایه ها
      و چون قواعد خاصی مث غزل و... نداره سرودنش بسیار دشوارتره
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۰۲

      درود بزرگوار
      بسیار زیبا وجالب بود
      مزین به نقد نافذ استاد بانو آلاله سرخ و جناب فریادی
      در پاسخ به سوال حضرتعالی:
      ..ای آنکه منزل در دل گزید
      و ای گمگشته در دورِ ناپدید
      تو را چه شد که شتافتی، عجول
      در افقی ندیده،
      نگُفتیده
      وَ نشنیده
      به سوی سرزمین هیچاهیچ"
      همین کوتاه زیبا کفایت میکند
      تا مخاطب متناسب با سلیقه،توانایی و ...
      به عنصر خیال متوسل شده
      واز کشفیات وابسته لذت ببرد
      برداشت با مخاطب است
      خرم وتندرست باشید خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۰۹
      ممنون از لطف و نظر شما. اتفاقا گاهی به این فکر میکنم که ممکن است شکستن یک شعر بهتر باشد.
      ارسال پاسخ
      دانیال فریادی
      دانیال فریادی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۰۴
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۱۷
      خندانک
      درود برشما جناب صادقی
      زیبا قلم زدید
      خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۳۲
      ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۲۰
      درود موفق باشید
      جذاب بود سروده تان
      خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۳۸
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۴۴


      سلام و درود

      قشنگ‌بود و نکته‌پرداز مرحبا



      هیچآهیچ و پوچآپوچ
      دنیای خوگرفته با کوچ

      بداهه .



      سلامت باشید و آرزوهایتان برآورده.

      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۲۳
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      دانیال فریادی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۴۱
      سلام و درود

      استاد گرامی من چون بیشتر به سمت شعر سپید گرایش دارم
      خواستم بگویم در شعر نو یا سپید کمتر کلامات عبتر و دور از ذهن بکار میرود
      مانند (گزیدی)(عجول)(نگفتید)
      م مانند آن....
      شعر سپید روان است و پر مغز شعر شما پر مفهوم است ولی با کلمات روان زیباتر می بود


      با تشکر و پوزش مجدد

      با تشکر برای دریچه ی سبز باز شما

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      با اشاره به شعری از فروغ فرخزاد اینجا که می گوید

      دلم گرفته است
      دلم گرفته است
      به ایوان میروم
      و انگشتم را
      به پوست کشیده شب می کشم

      چراغ های رابطه تاریکند(خاموشند)
      چراغ های رابطه تاریکند
      کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
      کسی مرا به مهمانی گنجشگ ها نخواهد برد

      پرواز را به خاطر بسپار
      پرنده مردنیست


      این شعر در ظاهر ساده شاید یکی از بهترین شعر های فروغ باشد


      در عین سادگی پر مغز و پر معنا

      استاد گرامی پوزش مرا بپذیرید که بی اجازه دست به قلم بردم

      پوزش شاگرد خویش را قبول فرمایید


      پاینده باشید و شاد
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۳
      درود. این نکته خوبی بود. اتفاقا خواستم بعضی کلمات را تغییر دهم. البته درباره «گزیدن» و «منزل گزیدن» نمیدانم عیبش چیست (در شعر نوسرایان زیاد دیده ام...البته من نوسرایان تا شاملو را معیار دارم و بعدی ها را کمتر). درباره عجول موافقم. خواستم حذفش کنم ولی گفتم بگذار باشد تا بازخورد دیگران را ببینم. درباره «نگفتیده» هم عمدی بود. میتوانستم بگویم «نگفته» اما حس کردم هماهنگی نگفتیده بیشتر است. که البته احتمالا این طور نیست (ندیده و نگفته و نشنیده شاید بهتر است).
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۲۲
      درود بر جناب فریادی ارجمند خندانک
      ارسال پاسخ
      فرشید به گزین
      فرشید به گزین
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۵
      تو رو هر کی دوست دارین مواظب املای کلمات باشین

      شعر اصلا از روح تهی میشه اینجوری خندانک خندانک
      آذر مهتدی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۵۵
      درود جناب شریف صادقی
      سپید زیبایی خواندم از قلمتان
      خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۴
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      حسام رجبی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۲۸
      درود همشهری دوست داشتنی دلم برات تنگ شده بود

      خیلی خوب نوشتی خصوصا ...ملتِ ملت عشق ...امید مرگ و بیم زندگی...
      کاملا نامیدانه شروع کردی و در مصرع آخ امیدوارانه تمومش کردی ...کار همیشگی ات... خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۴
      درود ممنون از لطف شما. بابا کلا دو سه روز نفرستادم چیزی
      ارسال پاسخ
      یاسر قادری
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۳۷
      درود بر محمدجان عزیز دل
      خیلی هم قشنگ و زیبا نوشتی
      خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۴
      درود بر یاسر عزیز خودم
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۵۶
      درود جناب صادقی در شعر سپید تا وقتی کل شعر نباشد نمی توان قضاوت نمود و بر آن چیزی نوشت شعر سپید باید کل شعر هویت خود را ابراز کند تا بتوان نکات ضعف وقوت آن را گفت
      در کل خواستی پیچیدگی و ابهام را در شعرت بیاوری اما چون شعر ناقص است زیبایی شعر مثل زن صورت سوخته ای است که صورت خودرا از همه پنهان می کند واین زیبایی ناقص است
      آن قسمت پوشیده را عیان کن تا بدانیم تاچه حد زیباست
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۶
      درود. اتفاقا میخواهم تکه تکه بهترش کنم😁 فعلا اشکالات این قسمت صورتش در بیاید. درباره انسجام کلیت شعر هم قبول دارم. اما اول میخواهم ایرادات بدیهی اش را برطرف کنم (چون کلش طولانی ست). حالا شما فرض کن این شعر کامل است. آن موقع چه قضاوتی خواهی داشت؟
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۲۹
      درودتان جناب صادقی عزیز و توانا
      پاینده و سراینده باشید
      خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۷
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      اصلانی (امی)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۳۱
      درود بر شریف شریف زیبا بود .همان طوری که می گویی بخشی از شعر سپیده اما راستش چندان چنگی به دل نزد شایداگر کل شعر را می آوردی بهتر بود و دلیل این بخش بخش آوردن را نمی دانم خوب کلشا بیار مردحسابی😂 با این حال امیدوارم شاهد اشعار بهتری از شما باشیم موفق باشید شاعر عزیز.
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۷
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۲
      کلش را نمی خوانند...تجربه دارم...ضمنا شاید بخواهم تکه تکه باز آفرینی اش کنم و ایرادات بدیهی اش را برطرف کنم.
      ارسال پاسخ
      نیره صدری
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۴۰
      درود بر شما جناب صادقی ارجمند خندانک
      زیبا سرودید خندانک
      اما بهتر است شعر کامل را ارسال فرمایید
      نظر شخصی
      واژه ی نگفتیده از لحاظ نوشتاری
      همچنین امّید مرگ از نظر معنا بازبینی شود بهتر است
      موفق وسربلند باشید
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۸
      درود. درباره امید مرگ و بیم زندگی عمدی در کار است. برای این هم کامل شعر را نفرستادم چون میدانم اکثریت آن را نمی خوانند.
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۰
      بله آن نگفتیده را چنانچه توضیح دادم موافقم.
      اما چرا امید مرگ و چرا بیم زندگی؟! خلاف غریزه انسانی ست مگر نه؟! چرا باید کسی از زندگی بیم داشته باشد و در امید مرگ باشد؟
      ارسال پاسخ
      جواد مهدی پور
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۴۰
      درود بر شما جناب صادقی گرامی

      زیبا ست

      سپیدی ناب سرودید

      زنده باشید به مهر

      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۸
      درود ممنون از شما
      ارسال پاسخ
      ساسان نجفی(سراب)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۰۷
      درود بر جناب صادقی عزیز..
      زیباااست..
      خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۸
      درود ممنون از شما
      ارسال پاسخ
      مسعود مدهوش( یامور)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۰
      درودتان جناب صادقی ارجمند🌹🪴🙏🌲

      درون مایه ی زیبایی داشت🌲🙏🪴🌹🌟
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۰
      درود. ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۴۰
      بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما شاعرگرامی
      شاد وسپید خوان شاعرا
      چون جامِ مینا آمده
      همچون نسیم نو بهار
      باشعر زیبا آمده
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۴۲
      درود بر آقای انصاری عزیز
      ارسال پاسخ
      رسول دبیر (نافذ)
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۰۰
      باسلام و درود استاد بزرگوار
      مثل همیشه دلنشین و ناب سرودید
      دلشاد و سلامت باشید
      خندانک ⚘⚘
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۱
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      فرشید به گزین
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۱
      به جان جدم یه متن مفصل نوشتم و ارسالیدم
      ولی نیست
      در اولین فرصت خدمت میرسم
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۴
      درود نه بابا این چه حرفیست آقای به گزین. حضور شما نعمت است.
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۵
      درود اگر فرض کنم این شعرتان کامل است گاهی ذهنم می لنگد که چرا میخ در کفش خود فروبردم
      پندارم این است شعرتان اندیشمندانه است نه احساسی
      می توان بگویم شعرتان مهندسی شده است صورت دیگر فکر لنگم این است بی نهایت زیباست
      به نظرم شما با اعتماد ی که از نهادینه شعر دارید گام به جلو می روید
      تفاوت من با شما در اشعار سپید همین جاست بنده بدون اعتماد در همه جا هستم وواما شما تا اعتمادتان تکمیل نشود نمی گذارید کسی در وادی احساس با شما کلنجار رود
      شاید این نقطه قوتی برای شما باشد اما برای من بی نهایت مخرب گر است پس بی هوا به هوای شعر می روم
      سپاس از اشتراک زیبایتان
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۸
      این حرف جالبی ست.
      واقعیتش این است که شعر از قطعات پراکنده ای تشکیل شده بود اما خیلی در هم و برهم است و من قصد دارم پالایشش کنم. و زیاد و کمش کنم. مهندسی کردن هست احساس هم هست. ترکیبی از این دو
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۵
      به نظرم متن های طولانی رو تو یادداشتای گوشیتون بنویسید یا کامپیوتر بعد سیوش کنید بعد کپیش کنید. من چون گاهی در حد یک وبلاگ، تو کامنتا متن مینویسم این کارو میکنم😂
      فرشید به گزین
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۴۷
      آه اسفندیار مغموم ترا ان به که چشم فرو پوشیده باشی
      شاملو
      آی ادمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
      نیما
      ای آنکه منزل در دل گزید
      ابتدای شعر شما

      این بحثهایی رو که آغاز میکنید خیلی خوبن ، ادم ناچار میشه
      به جزییات بیان توجه کنه و متوجه بشه که چرا بعضی از شعرهای خوب اغوال شعر فارسی .... بله اغوال جمع قوله اگه شک دارین باید ثابت کنین خندانک ....در ذهن خیلیهامون ثبت شدن
      کماکان فک میکنم بیانتون نیاز به تلطیف داره و راهکارش رو هم که خودتون گفتین
      فقط یه سوال ، چرا :
      ای آنکه منزل در دل گزید *؟
      چرا گزیده ای یا گزیدی ننوشتین که استمرار بیشتری حس بشه؟

      ایا طرف هم جلای وطن کرده و هم ترک دل؟
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۵۵
      این سوال جالبیست. موقع شعر گفتن به نوع ماضی شعر دقت نکردم. ممکن است قافیه شدن با« دور ناپدید » دلیلش باشد. البته «گزید» نافی «گزیده» نیست، اما در گزیده قید استمرار برقرار است. باید فکر کنم به موسیقی و تاثیرش
      ارسال پاسخ
      فرامرز عبداله پور
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۴۷
      درود
      زیبا و دلنشین وپر معنا
      سروده اید
      🌹🌹🌹🌹🌹
      رقص قلمتان ابدی
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۵۵
      ممنون از لطفتان
      ارسال پاسخ
      فرشید به گزین
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۵۰
      نکته ای که محمدرضاجان گفتن چقدر جالب بود تا شعر شاملو و اون حوالی هم قطعیت در مضمون بیشتر دیده میشه
      ولی انگار از ویژگیهای لااقل بخشی از شعر روز ابنه که قضاوت یا پیشنهاد یا تعلیم کمتری توش هست
      البته محمدرضا جان به شکل کاملتر و دقیقتری همراه با دیدگاههای روانشناختی توضیح دادن خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۵۶
      درود اینم حرفیه. ولی اگر همش اینطور باشه...به نظر زنندست. خیلی به نظرم شعرها باید متنوع باشن. اینطور نباشه که همه شعرا باز یا بسته باشن.
      ارسال پاسخ
      فرشید به گزین
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۵۱
      قول هم همون غوله
      تو این که شکی نیست؟ : خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۵۷
      من قَلَت کنم شک کنم
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۴۰
      ای آنکه خانه دردل جایگزین دارد
      اگر من بودم این جور می گفتم
      تفاوت کارمان به کجاست تاناکجا
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۵۱
      این اتفاقا جالبه بیانش. اما من به چند جهت برش اشکال میگیرم جسارتا. اول «جایگزین» معنای رایجی دارد به معنی بدل و چیزی به جای چیز دیگری که ممکن است مقصود را مخدوش کند. دوم اینکه موجز نیست: ای آنکه در دل خانه کرده...ای آنکه در دل جای گزیده‌..ای آنکه در دل است جای‌گزین...ای آنکه در دل است منزل گزین و.... به نظرم آوردن خانه و جای‌گزین با هم شاید موجب اطناب باشد. دومین دلیل موسیقی هجایی آنکه است. ای آنکه خانه در دل جای‌گزین دارد، موسیقی‌ هجایی است یک مقدار دست انداز دارد: _ _ ل _ ل _ _ _ ل ل _ _ _
      اما ای آنکه در دل منزل گزید هم موسیقی درونی دارد (دل و منزل قافیه درونی) هم موسیقی هجایی اش _ /_ ل_ _ | _ _ ل_ اگر آن «ای» را با تاخیر بخوانیم و استثنا کنیم در محلی که علامت «|» را گذاشته ام یکجور تقارن آینه ای بین الگوی هجایی هست و این نظم هنگام خوانش ممکن است دلچسب باشد.
      البته من هنگام سرودن شعر را تحلیل نمیکنم. اما بعد از سرودن علاوه بر ذوق شروع به بررسی انتقادی کلمات و مضامین میکنم. در این شعر این کار ها هنوز نکرده ام. اول میخواهم بازخورد همه را داشته باشم بعد با توجه به نکات عزیزان و دریافت های خودم شعر را پالایش کنم.
      محمدرضا آزادبخت
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۰۶
      درود ایراد کارت همین جاست تقطیع نکن
      وتحلیل کن تا شوق شعرت زیاد شود
      مرتضی میرزادوست
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۱۲
      درود بر شما خندانک
      ارزشمند و زیباست
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۱۹
      درود ممنون از لطفتان
      ارسال پاسخ
      آرمان طاهری
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۰۳
      درودتان باد جناب صادقی استاد عزیز
      زیبا سروده اید
      رد قلمتان ابدی 🤍🌹🙏
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۳۶
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۰۶
      درود برشما
      شعرتان زیبا بود
      خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۳۸
      درود ممنون از لطف مداوم شما
      ارسال پاسخ
      احسان فلاح رمضانی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۴۵
      و به تحقیق جمعیت کدام سرزمینند
      دوستانه‌تر از ملّتِ ملّتِ عشق؟ خندانک خندانک

      سلام و درودها دوست ادیبم جناب شریف صادقی بزرگوار خندانک
      بسیار عالی قلم زدید👏👏
      موفق باشید و نویسا خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۳۸
      درود فراوان ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۰۷
      درودجناب صادقی
      دو میخ درکفش خودفروبردم
      تا پایم تاول برداردازشعر
      من هنوز روی حرف خودهستم
      به نظرم بزرگان شعرناب را قاضی دوطرف کنیم
      تا کدام بربطن سپید میچرخد
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۰
      درود مجدد خدمت آقای آزادبخت. دو میخ درکفش خودفروبردم
      تا پایم تاول بردارداز شعر... همین جمله «ثابت کننده» خودش است. اما جمله آخر را متوجه نشدم: «کدام بر بطن سپید می چرخد» اشاره به چیست؟ و اینکه دو طرف منظورتان پیشنهاد شما و مصراع منست یا...؟
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۲
      درود مصرع است
      وگرنه شما سرورمایی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۷
      بابا نیازی به قاضی و اینها نیست که😁 قبل از هر چیز سلیقه است. ثانیا من کاملا درک میکنم که شما نگرانید من خیلی «فرمالیته» فکر کنم و این فرمالیته فکر کردم جنون شعری را در من بکشد. این دغدغه را درک می کنم.
      این مصراع ها به کنار...باید بنشینم نظر همه از جمله شما را سبک و سنگین کنم.
      اما یک سوال دارم؛ نظر شما درباره این بیت چیست:
      مشقِ شبم بسر شد و
      عشق، کشیده دشنه را!
      جامهٔ جیفه بَردَرم!
      بین منِ بَر برهنه را!
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۲۵
      درتنم برگهایی شبیه دشنه قلب می درانند..آزادبخت..
      این سطرشعرتان ازکیست
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۲۸
      خیلی قشنگ بود. تشبیه برگ های لطیف به دشنه...دقیقا عکس ذاتشان👌👌👌👌
      سطر شعرم؟ راستش این شعر را دمدم های صبح یک سال و چندین ماه پیش سرودم... جالب است که مصراع اولش شبیه هذیان بی ربط است اما داستان دارد...
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۰
      جامه جیفه برامجالب است
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۰
      وجالب تربر برهنه را
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۱
      این شعر شطح است. و روایتگر رویدادی است.
      ببینم میتوانی تحلیلش کنی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۴
      شعر درش اختیارات شاعری هست پس ممکنه موسیقیش تضعیف شده باشه. چندان تصحیحش نکردم. ازون شعرهایی که جوششی میاد. رمز گشاییش:
      مشق شبم به سر شد و عشق کشیده دشنه را
      جامهٔ جیفه بردرم! بین منِ بر برهنه را
      نامهٔ بی‌نام نمود! دل نه بگفت از که ببود
      حال بباید که گشود، این سر و سرّ کهنه را
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۵
      اما من اهل تحلیل نیستم وفقط می توانم بگویم غوغا برانگیزاست
      تحلیل کنم مسدودیم حتمی ست
      توبه کردم کاری به کسی نداشته باشم
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۹
      خیزتاخرقه ی صوفی به خرابات بریم
      شطح وطامات به بازار خرافات بریم
      حضرت حافظ
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۱
      گاهی ماهی ها
      شبیه کوسه ها شعر می خوانند
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۲
      خب...چه درون مایه روان شناختی داره. چرا باید یک نفر صبح ساعت چهار وپنج یک دفعه چنین سخنانی بگه.
      البته من این شعر رو پالایش خواهم کرد.
      آقای آزادبخت...زمانی که میذارم شعر روان بیاد گاهی تا مرز هذیان میرم و زبانم خیلی ناجور میشه:
      ای شعلهٔ محبوسِ تن بیرون بزن از چشم من
      وین صفحهٔ شعر مرا ، آتش بزن آتش بزن

      صد قافیه بردار و دوز! از واژه ها آتش فروز
      وز صد زبان دل‌ها بسوز! جنبش به جان ها درفِکن!
      اما وقتی میاد بیرون چی میشه؟! این:
      هر قطره کافتد از سما، چون خُرده آتش در هوا
      همچون زبانِ شعله ها، هر ساقه از برگ چمن

      در منظرم مهبانگِ جان، بُگسسته هر سو کهکشان
      کز رُمبشِ دیرینه‌گان، شد جنبشی از نو شدن...
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۴
      اتفاقا حافظ خودش شطح واره هایی داره...اما سرکوبش میکنه گاهی...
      این ماهی و کوسه رو عالی گفتی. من ماهی گلی کوچکی هستم که مثل نهنگ قاتل شعر می گوید
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۵
      البته من تعریف عامی برای شطح در نظر گرفتم. هر هذیان واره یا سخن گرانی که به دلایل معنوی به زبان آورده بشه
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۷
      وه که چه خون بجوشد از چشمهٔ چشم سرکشم...
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۷
      اوج احساس شما دراین ساعات است
      ومن دوازه شب به بعد
      وگهگاهی میانه ی روز
      شعرتان کمی آخرش نچربیده بود
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۹
      دقیقا بیت آخر یک جوریست. البته خودم احساس و فضا و معنایش را درک میکنم...
      در منظرم: مهبانگ جان
      بگسسته هر سو، کهکشان...
      کز رُمبش [= فروریختن و نابوی، اصطلاحی است در اخترشناسی] دیرنه گان، شد جنبشی از نو شدن
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۵۱
      ازین شعرها دارم ولی به جهت مورد مضحکه قرار نگرفتن یا پالایش منتشرشان نمی کنم. من در حالت عادی هم زبانم مخاطب را اذیت می کند. اینها که دیگر فاجعه اند
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۵۴
      درودخیلی زیبا بود
      جنون تنها نیش ماری خواهد بود
      که درآستین من آمیزش داشت
      محمدرضا آزادبخت
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۰۱
      شب عالی خوش
      تتم پندار کاکتوسی ست
      هرشب باخارهایش
      سقف دهانم رامی دوخت
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۰۲
      درود...شب شما نیز
      علی نظری سرمازه
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۲:۰۹
      شب به خیر جناب شریُف اعظم
      زیباست
      خندانک خندانک خندانک
      کمی احساس چاشنی اش کنید خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۰۱
      👌❤️👌❤️👌❤️👌❤️👌
      ارسال پاسخ
      جواد کاظمی نیک
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۰۶
      درودبرشما زیبابود 🌹🌹🌹خوش آمدید 🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹خوش آمدید 🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۱۴
      درود برشما جناب شریف صا دقی

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۰۱
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      فرامرز عبداله پور
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۲۸
      درود
      زیبا و دلنشین وپر معنا
      سروده اید
      🌹🌹🌹🌹🌹
      رقص قلمتان ابدی
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۰۱
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      مهدیس رحمانی
      چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۴
      و به تحقیق جمعیت کدام سرزمینند
      دوستانه‌تر از ملّتِ ملّتِ عشق؟
      ملّتی از ذراتِ هیأتِ من خندانک

      درود جناب صادقی گرامی خندانک
      دوست داشتم درون مایه شعرتون رو
      خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۰۸
      درود ممنون لطف کردید به صفحه من تشریف آوردید
      ارسال پاسخ
      فیروزه سمیعی
      چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ ۰۲:۴۰
      درودتان باد جناب صادقی شاعر پویا و گرامی خندانک
      شعرتان را خواندم ، ژرف در معنا و نگر نوشته اید خندانک
      زنده باد خندانک خندانک خندانک
      و از نظرات اساتید فرهیخته هم بسیار بهره بردم خندانک
      در کل شعر چه سپید و چه کلاسیک باید هارمونی در معنا و ساختار داشته باشد ،
      مثل هر هنر دیگری
      مثل موسیقی که بر اساس نت آهنگ نواخته می شود
      شعر سپید هم از این قاعده مستثنی نیست ،
      بی نهایت سپاسگزارم خندانک
      برای تعامل و هم اندیشی
      مانا و نامی بمانید و همیشه شاعر خندانک

      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۰۸
      درود ممنون از لطف مداوم شما.
      ارسال پاسخ
      فیروزه سمیعی
      فیروزه سمیعی
      شنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۵۷
      خندانک خندانک خندانک
      منوچهربابایی
      چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۵۸
      درود و مهر استاد عزیز و همشهری نازارم

      برشی زیبا و فلسفی از یک سپیدار بلند رو خوندم .

      دست و قلمتان بی بلا🌹🌹🌹
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۰۷
      درود ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۵۳
      درود در مبحث وارد کردن لغات به زبان سوالی داشتم

      بنظر شما لغاتی چون محوستان یا مویه زار معانی سریع الدرکی دارند یا خواننده با تاخیر متوجه معنی میشود ؟ خندانک خندانک خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۵۵
      از لغت ابتکاری پیچواره خودم خوشم امد و استفاده کردم خندانک نمیدانم بقیه دوستان معنی را سریع درک میکنند یا نه خندانک
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۵۹
      درود بر آقای افشاری. من فکر میکنم جز دریافت بازخورد عامه و خاصه هیچ راهی برای سنجش اثر این ابتکارات وجود ندارد. من به شخص هر سه مورد شما را دوست داشتم (محوستان، مویه زار و پیچواره...) و البته دو مورد اول را خیلی بیشتر. اما سلیقه من گاهی با سلیقه اکثریت متفاوت است.
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۰
      شعرتان در معنا به یکی از اشعار من شاید نزدیک باشد بنظرم اشعارتان برخلاف من از ابتدا هدف روشنی بخشی دارند اما من همه جا را تاریک میکنم و نقطه نوری باقی میگذارم و چشمتان را به آن نقطه نوربخش هدایت میکنم

      بنظرم شعر تاریکی که فانوسی روشن کرده تاثیر بیشتری دارد

      اشعارتان را دوست دارم روشنی بخشند موفق باشید خندانک خندانک خندانک
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۳
      🙏🙏🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      مهرداد مانا
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۸
      خیلی خوشحال شدم که این دوماه که مانا در حال خوردن آب خنک بوده، شما فضایی برای بحث و نظر فراهم آوردید. و دقیقا به علت نرمخویی و ظرفیت نقدپذیری شما این فضا به وجود آمده . کاری که بارها دوستان را سفارش می نمودم به انجامش . خندانک
      محمد شریف صادقی
      پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۳۲
      درود بر آقای مانای عزیز. دلتنگ شما بودیم. اتفاقا من چند مدتی ست کم فعالیت میکنم به خاطر مشغله. ممنون از نظر لطف شما.
      سمیرا عاشوری
      جمعه ۲۳ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۱۶
      درودهای بیکران بر شما شاعر گرامی بزرگوار
      عالی عالی بود
      آفرين بر شما
      با آرزوی موفقیت و شادی زیاد برای شما 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۳۷
      درود ممنون از لطف خانم عاشوری
      ارسال پاسخ
      شبنم حکیم هاشمی
      شنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۲۳
      🌺🌸🌹🌷🌺🌸🌷🌹
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۳۷
      درود بر خانم حکیم هاشمی
      ارسال پاسخ
      معصومه خدابنده
      يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۴:۰۰
      سلام وارادت جناب صادقی گرامی
      زیبا سرودید
      درود بر شما
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۳۷
      ممنون از لطف شما
      ارسال پاسخ
      یونسی یونس
      يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۴۶
      عرض ارادت جناب صادقی
      کاملا بانظرجناب فریادی هم نظرم
      باضافه ی روان گفتاری واژه های زبان فارسی را
      بچالش دعوت کردید،مثل گفتید،
      گفتیده ؟سپید حتماباید روان و بااهنک و موسیقی
      درونی باشد..
      پوزش میطلبم نقد نیست فقط نظرشخصی🌹👍🌹
      محمد شریف صادقی
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۳۷
      درود بر آقای یونسی. اتفاقا نظرتان کاملا بجاست🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      مهدیه طاهری(فریاد)
      سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳ ۱۲:۱۵
      درود بر شما. عالی بود👌🏻 قلمتون مانا🌱✨️
      محمدرضا آزادبخت
      حدود ۱ ماه پیش
      درود جناب صادقی
      صادق گم گشته باز آید به شعرناب غم مخور
      کلبه ی شعرت شود روزی پرنظر غم مخور
      خیلی خوش هاتی
      هرچند به تمام صفحات رفتی به جز آزادبخت
      مهدی قاسمی م
      ۳ ساعت پیش
      درود بر شما🙏🙏🙏
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3