يکشنبه ۱۱ آذر
زباله شعری از حسام رجبی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ ۲۱:۲۷ شماره ثبت ۱۳۱۹۱۳
بازدید : ۱۲۵ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب حسام رجبی
|
دیگر برایش ، بخشی از انبوه زباله ها!
زیر تابلو:
«لطفا آشغال نریزید»
شده ای !
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود.... بهرحال پلن B هم باید داشت باشی بعضی وقتا (پنبه )😅😅 | |
|
درود سپاس از حسن نظر شما استاد گرامی | |
|
درود...چند شب پیش سر کوچه یکی از باغ های جاده سنندج ...میخواستم برم عروسی...دیدم یک محیط وسیعی ک یک قسمتش بنر بزرگ زدن ک لطفا آشغال نریزید، و جالب اونجا بود که همه تالار دارا و اهالی کوچه تو اون همه جا وسیع ...دقیقا اون قسمتی که تاکید شده بود آشغال نریزن...آشغال میریختن...با خودم گفتم قبلاً اونجا یا سطل آشغالی بزرگی بوده یا مکان زباله ها...بعد این دلنوشته از ذهنم عبور کرد | |
|
طوری نوشتم که چند جور بشه برداشت کرد...اما برداشت خودم اینه ...یکی که خیلی رابطه داشته فک میکنه که بالاخره نیمه گمشده شو پیدا کرده ..اما بعد متوجه میشه ک نیمه گمشدش دنبال رابطه عاشقانه و احساسی نیست...دنبال جای زباله است | |
|
درود بر آقا حسام نازنین. اتفاقا این ماجرای آشغال ریختن در جایی که نوشته «لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد»یه زمان جوک معروفی شده بود و البته رذیلت فرهنگی بدیه جدای از شوخی. متاسفانه بعضیها همینطورن و انگار شما اسباب بازی کوتاه مدتشون هستین و بعد میندازنتون دور؛ ناخوداگاه یاد یه لیریک از تیلور سوئیفت افتادم که یکبار وقتی یکی از دوستان آهنگشو (برا نظر دادن درباره لیریکش) برام فرستاد به گوشم خورد. خیلی بامزه بود: I can make bad guys good for a weekend! بله، متاسفانه، just for a weekend😔😔😔😔😔 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شایدم اشتباه میکنم...🙈
ولی در کل باحال بود...
ولی یه نکته اساسی داشت...😎 اونم این بود که با پنبه سر بریدید...
باز هم بوی خوووون...🥴 کوسهها کشیده نشن به ناب صلوات...😅
درود بر شما
روزگارتان نیکووو