دوشنبه ۳ دی
سرگردان شعری از داریوش خطیر
از دفتر آویشن نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ ۱۹:۳۲ شماره ثبت ۱۳۱۷۶
بازدید : ۶۸۶ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب داریوش خطیر
|
به اشک هم
دیگر
اعتمادی نیست
وقتی
گریه
دستاویز عقده گشایی
و مهربانی می شود
در نبود
گلبرگ های احساس
و رقت چشم ها
عشق
در چهارراه ها
سرگردان
سرک می کشد
از لابه لای پرچین باران
و اتوهای خشک
ودست هایی که
ما نمی بینیم
مجنون شدم
به زلف شب لیلی
مرمر بدن شیرین
در آبگونه منیژه
و سحر شهرزاد
صیاد
همه مروارید های اقیانوسم
صدف چشم هایت را
پنهان کن
برای
جزیره گنج
کهکشان فراموش شده
و درهای ندیده
اشک هایت را
به آب چشم می شویم
در باران
برای کشف
معدن
رنگ رنگین کمان
و بی رنگی آسمان
وقتی
تو و موهایت کلافه بادید
و ما
منتظر
باران
و سحر
بوی خاک
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.