چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
نازنینم! ناز تو وافر، ولی لطفت کم است
سایه ات سنگین ترینها در تمام عالم است
روی ماهت را ربودی بی دلیل از دیده ام
رنگِ طاق ِخاطرم چونان لوای ماتم است
شهدِ لب هایت، حکایت دارد از آب حیات
دامنت پاکیزه تر از برگ های مریم است
طاقتم را طاق کردی آخر، ای سیما پری!
یک نگاهِ تو تمام آنچه را می خواهم است
می زند تقدیرِ من را، چشم و ابرویت رقم
قصهٔ عشقی که پایانش به شدّت مبهم است
هیچ دارویی مؤثر نیست بر این کهنه زخم
گوشهٔ چشم تو آن را، در نهایت مرهم است
چاره کن درد مرا، خود را مترسان از گناه
جنت و دوزخ، نمادِ درکِ شادی یا غم است
میوهٔ ممنوعه را، آدم، نه تنها خورده است
بلکه حوّا هم در آن غفلت، شریک آدم است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و سرشار از احساس بود