خبر رسیده که شعرم جوانه خواهد زد
جوان که شد به زمین آشیانه خواهد زد
به اردبیل و نمین و سرعین و بیله سوار
اگر نشد یه سری بر میانه خواهد زد..
پسر همیشه هوایی شَوَد زِ دیدن یار!
به این دلیل هوایی به خانه خواهد زدـ
زِ مادرم خبر از خانه ام گرفتم گفت
زنت دوباره تورا بی بهانه خواهد زد..
خلاصه همسر از این بیت میشود شاکی
اگر ببیندم حتما به چانه خواهد زد..
وطن همیشه برایم نمادِ آزادیست!
بنامِ لاله طلوعش کمانه خواهد زد
خلاصه از چپ و از راست. توپشان پر شد
گمان که سلسله را بی نشانه خواهد زد
برایِ مادرم از غصه روضه ای خاندم
که گفت کز غمِ تو سر به بانه خواهد زد
دوباره گفتمش از بانه. میروی آنجا..
مرا که دخترِ یارو. یگانه خواهد زد
یگانه دخترِ زیبایِ عمه پوران است
گمان کنم که زمانی به لانه خواهد زد
شنید شعرِ مرا خاله ام. حسادت کرد
کجا رَوَم که مرا بی تو خاله خواهد زد
پر از بهارمو گاهی خزانِ پاییزم.
مرا کمانِ جهان از زمانه خواهد زد
رسیده ام به همان جا که دلبر آنجا بود
مرا به غربتِ لاله . ترانه خواهد زد.
اگر چه در دلِ #بذلی هزارو یک غم بود
بگو که بذر محبت جوانه خواهد زد
#شهرام_بذلی
درودبرشما
بسیارزیباودلنشین بود
طنزنمکینی هم داشت
آفرین برشما