شکوهت بزرگ است ربِّ رحیم
عطای تو پیوسته است از قدیم
تو هر توبه گر را پذیرنده ای
خداوندِ غفّارِ هر بنده ای
به این خانه رنگِ خدایی بزن
و یک سر به یک بینوایی بزن
من این بنده ی ناتوانِ تواَم
به قلبم نسیمِ هدایت بِدَم ...
دلم در هوای تو کولاک کرد
سرم را به عشقِ تو بر خاک کرد
مطهّر بکن جسم و جانِ مرا
مطیعِ رهِ حق روانِ مرا
ز اعمالِ زشتم بری کن مرا
ز نو آدمِ دیگری کن مرا
تمامِ وجودِ مرا پاک کن
دمِ ناصوابِ مرا خاک کن
بر این در برای شفا آمدم
به دنبالِ بذل و سخا آمدم
خود اصلاح کن انحرافِ مرا
یقین ساز این شین و کافِ مرا
رها کن ز زنجیرِ نفسانی ام
ببخشا نفس های روحانی ام
برای رضایت ببین راهی ام
ببخشا به یکباره کوتاهی ام
به باغِ دلم بارِ تقوی ببخش
شمیمِ دل انگیزِ طوبی ببخش
به درگاهِ تو معتکف گشته ام
به جرمِ خودم معترف گشته ام
سرِ خوانِ رحمت بخوانی مرا
به اوجِ اطاعت کشانی مرا
لطیفا تو امن و امانی مرا
که می میرم از غم نرانی مرا
به یادِ تو دائم به تاب و تبم
و این بیت شد مونسِ هر شبم
خدا هست، دل جای تشویش نیست
پناهی به جز او...... در آفاق کیست
سلام و درود و احترام
مناجات زیبا و خلوصاندیش در بحرمتقارب
عالی و ارزشمند
دعاهایتان مستجاب عمرتان باعزّت