جمعه ۹ آذر
بنام پدر شعری از افسانه نجفی
از دفتر خورشید_خان اسد نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۲:۵۲ شماره ثبت ۱۲۷۲۳۹
بازدید : ۱۸۹ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب افسانه نجفی
|
_پدر؛
این خسرو بی تاج و تخت
این ناجی مهر و عشق
این جا؛
غارت زده ی حرامزاده ی اقتصاد شد...
_سال ها،به زیر سنگ آسیاب؛
دسترنج ِ شکنجه های عرق به روی پیشانی اش؛
به لطف ِ ریشخندِ تورم؛
_تُف به تو ای ریال پاپتی و پست_
همه بر باد شد...
_پدر؛این عاشقانه ی صبور؛
با دست های خالیِ زخم
می کَند به جان کندن
کوه رفاه را...
_پس چرا سرانجام قصه اش؛
مثل فرهاد شد؟!
_شیرین؛عروس هرزه ی آسایش
چرا با خسرو _قاتلش_همخواب شد؟!
_پدر؛مرد تنهای بی زر و زور
برای آباد کردن مملکت ِ خانه
کوه کن شد...
فرهاد شد...
اما چه حیف؛
عاقبت دشمن شاد شد...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شهادت اسوه صبر و استقامت حضرت زینب کبرا سلام الله علیها
را تسلیت عزض مینمایم
موفق باشید