سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        لطفا آرزوی مردن نکنید!

        شعری از

        رباب (آلاله )

        از دفتر سکوت نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۲ ۲۳:۰۸ شماره ثبت ۱۲۷۰۷
          بازدید : ۶۷۵   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رباب (آلاله )

        سفره خالیست ولی نـــان دارم
        نان که خشکست ولی آن دارم
        آسمان بارد ولی ابرش سیـــــــاه
        مرده ای گشتم ولی جــــان دارم
        .............................................................
        این شکم خالیست اما اندکی نانی هــــــــســت
        نان گران دیدم شنیدم یک سیه کانی هـســـــت!
        رفته بودم من شوم مهمان و خوشحالی کنــــم
        آب قندی دادو دانم نیتش رانـی هســـــــــــــت
        مردنم بود آرزو اما که دیـــــــدم نرخ قـــــــبر
        من ندارم تا بمـــــــیرم ،اندک ایمانی هســــت!
        یک نفردیدم که خوشحالست حَرَم قبـری خرید
        روزگاری مفت بود دانی چه تومانی هســت!؟
        من ندیدم بیش ازاین خنگان خنگ دراین وطن
        بین یک زن یا که مردش عقد وپیمانی  هسـت
        فاتحه بر قبرجمعی خواندنم تکلیف چیــــــست!
        مرده خبطی گر کند آیا که وجدانی هـــســـت!
        درب قبرت دائما باز است و قاطی میــــــکنی
        مرده ای دیگر، خلاصی یا که سامانی هـست؟!
        قبر هم یک قبر ویلایی نه بودن با  شریــــک
        قبر ارزان گر بخواهم نوع پنهـانی هــــــست!
        در بیابان قوت یـک کرکس شـــــوم بهتر زقبر
        این گرانی کشت مارا روز پایــــــانی هست!؟
        جسم بی جانم خورد حیوان دعایم میـــــــکند
        پول مفتی من ندارم ،راه درمــــانی هست؟
        مانده ام باید بمیرم یا بمــــــــــانم بی غــــذا
        شکر ایزد در وطن نام از خراسـانی هست
        رفتم آنجا در حرم دیدم چه قبری میفروخـت
        نرخ قبر گردد گرانتر تاکه نــــادانی هسـت
        مرده ها اینجا چه حالی میکنند همسایه انـد
        آن رضا آهو رهاند ساده  برهانی هســــت
        مغز دیگر مغز نیست آلاله دارد یک سوال
        این کدامین جا نوشته آیه قرآنی هســـــــت؟!
         
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3